یاوه های عاشقانه یک من
اعتراف میکنم شدیدا مایلم بدونم این یارو ageh gofti کیه واسم کامنت میزاره بیشتر شبیه روح میمونه فقط رد پاش هست .
چونان اسیر معاملات بین المللی گشته ایم که این وبلاگ قراضه پاک ز یادمان رخت بربسته گویی همه مخمان شده فقط پر از ترانس شیپمنت و اف او بی و ال سی و پروفورما و هزاران جنفگیات اینکوترمز 2000 اما آمدم بگویم 29 خرداد قرار است اتفاق بدی بیافتد شاید یکی دو روز این طرف و آن طرف. آذوقه برای چندین روز داشته باشید و کمی هم آب برای نوشیدن.
بیچاره یارو اسمش خ زیا بود ما همش میگفتیم هی زیا ، اونام میگفتن نیستش ، عجب دردسرایی داره کار با این چشم بادومی ها مخصوصا که از جنس لطیف هم باشند.
آخ که چقده دلم واسه غورباقه بی دم تنگ شده.(قورباغه)
همچنان نفسی میرود و ما به دنبال یک لقمه نان ملالی نیست جز دوری پول.