یاوه های عاشقانه یک من
بدون تو خيلي سخته
خيلي كارا ميخواستم برات انجام بدم اما نشد
ميدونم كه الان جات خيلي خوبه
خيلي زود رفتي
تو روح خونه بودي
ديگه كسي نيست كه هر شب در مورد كارا ازم بپرسه
بابا خيلي زود رفتي
دلم واست تنگ شده
من موندم و هزاران آرزو كه ميخواستم برات انجام بدم
دوست دارم
دارم فكر ميكنم يه مملكت چقدر ميتونه تخمي باشه كه رئيس مجلس و هيات همراهش به خاطر دست ندادن با يك زن و يا اينكه چند گيلاس مشروب سر ميز است مضحكه جهانيان ميشوند و حتي آنها را به حضور نمي پذيرند
آخر عقل هم خوب چيزي است
لا اقل يك كلاه شرعي سرش ميگذاشتيد شماها كه استاديد
از نزول بانك ها كه بدتر نيست كه اسمش را گذاشته ايد بانكداري اسلامي
مثلا تصور ميكرديد كه دكتر هستيد(اين روزها هر ننه قمري را دكتر مينامند ميتوانيد به تبليغات انتخابات رجوع كنيد)در اين صورت هم دست دادن اشكالي نداشت هم نزديكي با مقداري الكل
اين دو چيز بي ارزش را فداي منافع ملت بيچاره اي نميكرديد كه به شماها راي داده اند تا از منافعشان دفاع كنيد