یاوه های عاشقانه یک من
آي خونه دار
آي بچه دار
رباتو بردار و بيار
مسابقست
مسابقست
بشتابيد
كه غفلت موجب پشيماني ست
هر كس هم سئوالي داره از خودم بپرسه
آي خونه دار
آي بچه دار
اگه ربات هم نداري ميتوني شركت كني به عنوان تماشاچي آزاد.
دومين دوره مسابقات رباتيك دانشگاه شيراز
اينو فعلا داشته باشيد تا سايت رسمي هم بياد به بازار

دلم تنگ بود
هوا عالي بود
يه نم بارون و نسيم خنكي ميوزيد
اين هوا براي يه عصر تابستوني عالي بود، عالــــــــــــي.......
بهش زنگ زدم كه با هم بريم بيرون........
همينجور كه دستاشو گرفته بودم و در اوج شادي بودم يه دفعه نفهميدم اين دوتا بسيجي از كجا پيداشون شد...
هر دو پيرهن سفيد بدون يقه پوشيده بودند با يه بيسيم
اسلحه شون هم از زير پيرهنشون معلوم بود
**شما با هم چه نسبتي داريد
من: نسبت مستقيم
**با بد اخلاقي :يعني چي؟
من: اصلا ميدونيد من كي هستم
من پسر سرتيپ .....(فاميل خودمو گفتم)هستم
البته اين يه دروغ محض بود، ولي ياز ادامه دادم كه
ميدونيد سرتيپ ..... از دوستان نزديك سرلشكر سفريه(يه اسمي كه شبيه صفوي باشه )
كارت شناسائيمو هم با اعتماد به نفس كامل نشون دادم
** معذرت ميخواهيم جناب ... ميدونيد كه ما ماموريم و معذور
من:خواهش ميكنم از اين اشتباهات پيش مياد
**سلام مارو خدمت سرتيپ برسونيد
من: خواهش ميكنم خداحافظ
باز دستان نگار رو ميگيرم و به راهمون ادامه ميدهيم.

برداشت دوم:
** شما با هم چه نسبتي داريد
من: ايشون دختر خاله من هستند(نسبتي شديدا كليشه اي)
** الان معلوم ميشه، شما بايد با ما بيايد قرارگاه تا اونجا معلوم بشه
من:راستي آقاي محترم شما پيش من يه امانتي داريد
** يواش اينجا كه نميشه
ميريم يه گوشه خلوت و من ده تا اسكناس هزاري ناقابل رو در راه خدا به اين دوتا برادر مخلص ميدم و باز دستان نسيم رو ميگرم و به راهمون ادامه ميدهيم.

برداشت سوم:
**آقا شما باهم چه نسبتي داريد
من: آقا به خدا هيچي
تو رو خدا بزاريد ما بريم، قول ميديم دفعه ديگه با هم بيرون نيايم
اصلا همش تقصير تو است نازنين
صد بار بهت گفتم با كفش قرمز بيرون نيا
نازنين:آخه خودت اينو واسم گرفتي و گفتي كه دوست داري بپوشم
من: من غلط كردم كه همچين حرفي زدم،
صدبار بهت گفتم موهاتو اين رنگي نكن
صد بار بهت گفتم موهاتو اينجوري گيس نكن با اون گل سر صورتي
صد بار بهت گفتم وقتي با من مياي بيرون اينجوري آرايش نكن
نازنين ميزنه زير گريه
اونا اجازه ميدن كه اون بره
ولي من ميرم قرارگاه يه مشت بد و بيراه ميشنوم بعد چون دفعه اولم بوده بايه تعهد كتبي همه چيز تموم ميشه
عوضش بايد يه هفته به نازنين التماس كنم و بگم كه همه اينها فيلم بوده واسه اينكه بزارن تو بري
و هفته بعد دوباره دستان نازنين در دستان من و مشغول قدم زدن

برداشت چهارم:

** شما با هم چه نسبتي داريد
من: اصلا به شما مربوط نيست،
مملكت قانون داره ، نيروي انتظامي داره اصلا شما چيكاره ايد
مثلا ما در يك كشور آزاد داريم زندگي ميكنيم
كجا نوشته كه قدم زدن توي خيابون جرمه
آخه اين چه آرامش روانيه كه واسه مردم بوجود آورديد
آخه شما از جون مردم چي ميخواهيد و.............
مردم از صداي من دور ما جمع ميشوند
يه دفعه يه ماشين نيروي انتظامي ميرسه.........
دو هفته توي بازداشتگاه موندم
چه سئوالات مزخرفي كه ازم نشد
** عضو كدوم گروهك هستي
** كمك هاي ماليتون رو چه جوري از آمريكا دريافت ميكردي
** اگه اسم بالاتري هارو نگي تا آخر عمرت اينجا ميپوسي
چند وقته عليه ولايت فقيه داري توطئه ميكني
** و ........................
برداشت آخر


احمدك: چيه زل زدي به اونا ، داره فقط بهشون تذكر ميده كه چه نسبتي با هم دارند و از اين حرفها.

من: هيچي فقط داشتم تصور ميكردم كه اگه جاي اون دوتا بودم چه عكس العملي نشون ميدادم؟؟
آقا اگه كسي ميخواد كانتر وبلاگش لگاريتمي بشماره بره يه رشوه اي چيزي بده به اين جناب زهير معصوميان دو كلمه ازش تعريف كنه
آقا اثر ميكنه
واسه ما كه اثر كرد
ولي مواظب باشيد يه وقت زهير توي خيابون شمارو نبينه
چون اونجوري كه اون گفته اگه من اين بشر رو ببينم......
آدم ميترسه بره توي خيابون
امروز همش ميترسيدم الان كه يه پسر از راه برسه و يه دفعه لپامو بكنه
يا اينكه وسط خيابون يه ماچ گنده كنه
حالا اگه پينك فلويديش يا ندا بود از اين حالت ها زياد نميترسيدم
ولي زهير.......
(زهير شوخي كردما اگه دوست داري بيا لپامو هم بكن ولي حيف كه من شيرازم)
..................................................................................

يار دبستاني من .............
گل گلدون من ماه ايون من...........
كافي شاپ ونك و پارك ملت كاشكي برگرده دوباره

من يك وبلاگ دارم
من يك وبلاگ دارم كه توش از دلتنگي هام مينويسم.
تو يك وبلاگ داري كه توش از شادي هات مينويسي.
ما يك وبلاگ داريم كه از چيزايي كه دوست داريم مينويسيم.
من دوست دارم كه همه بگن اوه چه پسر مهربوني
اوه چقدر قشنگ مينويسه
اوه اين ديگه خدا بود ، محشر بود.
تو دوست داري كه بگن اوه چقدر اين از كامپيوتر سرش ميشه
اوه چه عكس هاي قشنگي داره
اوه اين حتما يك نويسنده بزرگه.
ما دوست داريم كه ازما تعريف بشه.
اگه يه وقت سرمون به تنمون زيادي باشه يا اينكه توي ايران نباشيم
يه عالمه هم از سياست حرف ميزنيم
يه عالمه هم به اين و اون بدوبيراه ميگيم.
بعد دوست داريم بگن
اوه اين آقا چقدر مسائل سياسي حاليشه
اوه اين خانوم چه روشنگري هايي ميكنه
اوه اين ديگه آخرشه
خدا نكنه كه عاشق بشيم يا توي عشق شكست بخوريم
ديگه فقط در مورد مضررات و محاسن عشق سخن سرايي ميكنيم
بعد هم دوست داريم كه همه مارو تائيد كنند
اوه پسر بيچاره گير عجب دختر سنگدلي افتاده بود
اوه دختر بيچاره ، پسرا همشون اينجورين
بماند يه عده اي كه وبلاگشون تداعي كننده اين مثل معروفه كه مرغ همسايه غازه
اينا شامل حاميان فلسطين و افغانستان و تاجيكستان و هزار جاي ديگه هستند
البته من نميگم اين بده
خيلي هم خوبه
ولي چراغي كه به منزل رواست به مسجد حرام است.
آره ميدونم
دارم زيادي حرف ميزنم
اين وبلاگ شماست ،به من ربطي نداره
اين ملك شخصي شماست هرچي دوست داشتيد مينويسيد
اين مال شماست..........
ولي نميدونم
شايد هم نميفهمم
يكي به من بگه
ما ميتونيم از اين ملك شخصي استفاده بهتري هم بكنيم
من يه بار خواستم براي حمايت از كودكان خياباني يه كاري انجام بدم توي اين دنياي مجازي
ولي نميدونم چرا نشد
شايد تجربه كافي نداشتم
شايد تجربه كافي
شايد هم كمك كافي
ولي دلم ميخواد اينكارو انجام بدم
و خوشحال ميشم كسي كمك كنه
يا شايد هم نه
ما فقط بلديم از دوست پسرامون يا سياست و كلي چيزاي مهم حرف بزنيم
وقت اينكارهارو نداريم
ولي خوب حداقل براي شروع ميتونم شماره حساب سازمان حمايت از كودكان خياباني رو بگم

شماره حساب 4277بانک ملی شعبه اسکان،انجمن حمايت از حقوق کودکان،پروژه حمايت از کودکان کار و خيابان
و من اميدوارم كه بتونيم كاري انجام بديم.

من امشب به خاطر اين آقاي محترم نميتونم مطلبي بنويسم
آخه يكي نيست بگه..............
عوضش بريد اينجا سرود ملي تمام كشورها به فرمت ميدي هست
فقط مواظب باشيد سرود ملي آمريكا و اسرائيل رو گوش ندهيد كه يه وقت ميرويد توي جهنم.
اي(e) دخترو نفر پنجاهو شيشوميه كه بهم ميگه چرو تو لهجه نداري
عامو ما نمدونيم حالو اگه يكي لجه ندوشته باشه مگه چيتو ميشه
سي كاكو من از همينجو بگم
ما اووختا لجه و از اي حرفا هم دوشتيم حالو لجه كه خوبه كلي اتم اوتوم ديگم دوشتيم
ولي از به از صب تو پسين با اي هم كلاسييوي گمپ گلم نشسيمو حرفوي هشل هف زديم
لجمونم گروخت و رفت
تازه ي چيز ديگم هس، خوب اگه من بو لجه حرف بزنم كه تو دوزار متوجه حرفوي من نميشي.
اي يم به خاطر تو يه بيت شعر رمانتيك شيرازي(البته فقط به خاطر اسم اي وبلاگو دارم شعروي رمانتيك ميگمااااااا)
شيرازو ميگن نازه واسي آفتاب جِنگش
قلبارو گرن ميزنه بهم تيرشه تنگش

(هر كس هم معني كلماتو نميدونه بپرسه تا بگم)
امروز يه فيلم واقعي ديدم در مورد توليد اولين انسان مصنوعي در سال 2003
چقدر دستگاههاي ساده و مسخر ه اي داشتند.
خوب البته براي هزار سال پيش خيلي هم بد نبود.
چقدر واسم عجيب و غير قابل باوره كه انسان ها هزار سال پيش چه جوري توليد مثل ميكردند.
زن عجب موجود عجيبي بوده.
نميدونم چرا دانشمندان 1000 سال پيش به اين نتيجه رسيدند كه براي پيشرفت سريعتر بشريت بايد نسل اين موجود رو از بين ببرند، و البته اينكارو هم بدون لحظه اي ترديد انجام دادند.
البته من خودم توي موزه تاريخ طبيعي زن رو ديدم.
به نظر چه موجود مظلومي مياد، ولي نميدونم واقعا اينجوري بوده يا نه؟؟؟؟
ولي از وقتي كه نسل اين موجود از بين رفته خيلي زندگي بشريت تغيير كرده
1-56% تجارت اينترنت از بين رفته.
2- واژ ه غيبت ديگه وجود نداره
3-شركت مخابرات ورشكست كرده چون ديگه از تلفن استفاده نميشه.
4-چيزي به نام عشق ديگه وجود نداره در نتيجه چيزي بنام شكست در عشق هم وجود نداره.
5-اتو جزو ادوات غير قابل استفاده شده آخه ديگه مردها لباساشون رو اتو نميكنند.
6-شكم همه مردها بزرگ شده.
7-همه مجبورند دو واحد اصول خانه داري رو پاس كنند.
8-ادبيات احساسي جهان از بين رفته.
9-نيروي انتظامي داره از بيكاري مگس ميپرونه
10-انسان معني آرامش رو داره درك ميكنه
11-جراحي پلاستيك به خصوص جراحي بيني منسوخ شده
12-مد از بين رفته
13-واژه خاله زنكي به عمو آقايي تبديل شده
14-مشكل ترافيك شهرهاي بزرگ حل شده
15-مشكل ازدواج همه جوانان حل شده
16-همه چت روم ها تعطيل شدند
17-وبلاگ جد بزرگ من (ياوه هاي عاشقانه يك من)تعطيل شده.
18-ديگه هيچ مردي زن ذليل نيست
19-صنعت جواتيسم پيشرفت فوق العاده اي داشته چون ديگه مانعي بر سر راهش نيست
20-ديگه هي هر روز توي اين وبلاگ ها شعرهاي عاشقونه نميخونيم
21-ديگه هيچ انساني چيزيش رو به رخ ديگري نميكشه
22-واژه چشم و همچشمي به گوش و هم دماغي تبديل شده
23-و خلاصه كلي چيزاي خوب ديگه.............

الان هم به دليل اين طوفان خورشيدي احتمالا در اينترنت اختلالاتي بوجود مياد و ممكنه اين مطالب من در وبلاگ جد بزرگم(ياوه هاي عاشقانه يك من) در هزار سال پيش پابليش بشه
بيچاره اون در دوران وجود زنها زندگي ميكرده دلم واسش ميسوزه.


اگه مي خواي با من عروسي كني !
اگه مي خواي با من عروسي كني ، اينه اون كارايي كه بايد انجام بدي:
1-بايد يادبگيري كه چه جوري يه لازانياي عالي درست كني.
2-بايد جوراب هاي سوراخم رو بدوزي
3-ذهن آشفته ام رو آروم كني
4-يه فوت و فني براي خاروندن پشتم جور كني
5-كفش هام رو هميشه پاك و براق نگه داري
6-وقتي كه من استراحت ميكنم صدات در نياد
7-وقتي حرف ميزنم ساكت و آروم گوش بدي
8-شبها اگه دير ميام خونه نگي كجا بودي
9-بي خيال مامانت بشي
هي ..........صبر كن............كجا فرار ميكني........صبر كن.........

...................................................................
اين سايت رو هم همزادم به من معرفي كرده.
اگه يه وقت خواستيد جلوي دوست دختر يا دوست پسرتون ادعاي هنر كنيد ،اينجا خيلي به دردتون ميخوره.


اينم واسه اينكه من بگم از هنر كلي چيز بلتم مثل دختر عمه ام ندا.
از اونجايي كه خواب نوشين بامداد رحيل باز دارد پياده را ز سبيل
و به دليل اينكه من نتونستم روز جمعه مشت محكمي به دهان امريكاي همه چيز خوار بزنم
قصد دارم از اينجا يعني وبلاگم بزنم تو دهن اين آمريكاي بد.
لطفا جين جين و لامپ و بقيه بر و بچه هايي كه در سرزمين كفر هستند بروند كنار تا يه وقت مشت من به اونا نخوره.
هــــــــــوي اي آمريكاي لوس (به سبك بزرگان)
تو چقدر لوسي
چقدر بدي
چقدر اخي
تو چي فكر كردي ؟
فكر كردي كه ما در صحنه حاضر نيستيم
زهي است خيال باطل
من در همين جا اعلام ميكنم كه تمام سربازان وظيفه ، بازاريان محترم و تمام كارمندان ادارات دولتي(به همراه خانواده هايشان)و جمعيت شانزده هزار نفري ذوبيون(ذوب شدگان)
هميبشه و در همه حال در صحنه ، پشت صحنه ، اينور صحنه و اونور صحنه حاضرند، تازه شانس آوردي كه مدارس تعطيله وگرنه مشت محكمتري ميخوردي.
تو چي فكر كردي آمريكاي بي ادب
تو فكر كردي كه مردم ايران آزادي ندارند
اشتباه كردي
ما خيلي هم آزاديم
من خودم از بس كه آزادم ميتونم توي حمام آواز بخونم،
از حكومت گله بكنم،
نظرم رو در مورد نحوه اداره كشور بگم و هزارتا كار ديگه
تازه ميتونم از اونجا به هر شخصي هم كه خواستم بد و بيراه بگم، هيچ كسي هم كاري به كارم نداره.
اي آمريكاي ننر
الهي كلاغها رو سرت خرابي بكنند
تو فكر كردي كه ما نمي فهميم كه هر بلايي كه سرمون مياد تقصير تو است
همين ديروز كه دوست دختر احمدك تركش كرد بهش گفتم اين زير سر آمريكاي جنايتكاره
احمدك هم كلي بد و بيراه بهت گفت.
يا همين ديروز كه سر ميدون ونك پشت من خارش گرفت ،
فكر كردي كه نفهميدم كار تو بود
عمدا پشت منو به خارش انداختي تا من مجبور بشم واسه خاراندن پشتم حركات موزون انجام بدم
تا از اين طريق من كه يكي از جوانان سرزمين گل و بلبل هستم به فساد اخلاقي كشيده بشم،
شانس آوردم كه برادران انصار در محل حضور داشتند و با اندكي برخورد فيزيكي منو متوجه اشتباهم كردند.
كور خوندي عمرا ديگه جايمو بخارونم.
تو غلط كردي واسه ما دل سوزوندي
ما مردم ايران اينجا توي آب لوله كشيمون
نوستالژي 20 ساله داريم.
ما اينجا واسه صبحانه ياس فلسفي ميخوريم به همراه معجون كلاه برداري از هم نوع.
ما اينجا كلي آدم مطلق داريم
دلت بسوزه كه تو نداري
خاك تو سر بي دينت اي آمريكاي بي ادب كه فكر كردي خدا مطلقه
طبق احاديث افلاطون كبير و قستنطنيوس اعظم خدا نميتونه مطلق باشه ولي روستا ميتونه.
اي آمريكاي شمبليله خوار
الهي تو شلوارت خرابي كني
تو فكر كردي توي ايران دموكراسي نيست
زهي است خيال باطل
توي شناسنامه خودم يه عالمه مهر انتخاباته
نه اينكه يه وقت فكر كني از ترس گزينش و اين حرفها رفتم راي دادم ها
نه.... به خاطر اينكه ما آخر دموكراسي هستيم.
من در همينجا به اون 14 ميليون مزدور تو كه توي اين دوره رياست جمهوري
راي ندادند اعلام ميكنم كه اي وطن فروشان
به زودي پدر همتون رو در مياوريم
البته به كمك برادران وزارت ديتا و فن آوري چماغ.
اي آمريكاي عقده اي
ميخوام كه صد سال سياه به ما ويزاي تحصيلي ندي
به گور سياه
ميريم حوزه علميه درس ميخونيم
تكنولوژي به چه دردمون ميخوره؟
همش مايه فساد وتباهيه
نمونش همين اينترنت كه مردم ميرن تو چت روم و كارهاي بي ناموسي ميكنند.
اي آمريكاي مستهجن
الهي كن فيكون بشي
تو فكر كردي نمايندگان مردم ايران مثل نمايندگان آمريكا آزادند
كه هر حرفي دلشون خواست بزنند و همه جا سرك بكشند و ببينند چه خبره
اصلا چه معني داره آدم پاشو از گليمش درازتر كنه
تو فكر كردي مجلس ما مثل شماها بي بند وباره
نخير كور خوندي ما داراي دموكراتيك ترين مجلس فرمايشي دنيا هستيم.
اي آمريكاي بي چشم و رو
الهي ايدز بگيري
تو فكر كردي توي ايران از اصلاحات خبري نيست
كور خوندي
من خودم ماهي دوبار ميرم اين آرايشگاه سر خيابون موهامو اصلاحات ميكنم اونم مدل تن تني
تازشم هر روز صبح صورتم رو به دست تيغ اصلاحات ميسپارم.
اي آمريكاي چشم سفيد
به برادران انصار چه ربطي داره كه چشمهاي ما خيلي قوي نيستند و با يه ضربه چماغ كور ميشيم
يا اينكه پوست بدن ما اينقدر كلفت نيست تا در برابر گلوله مقاوم باشه
اصلا يكي نيست بگه اين برادران بد كاري كردند باعث شدند خوابگاهها از نو ساخته بشوند
هدف هميشه وسيله رو توجيه ميكنه
اصلا دفعه آخرت باشه در اوضاع داخلي ما دخالت ميكني ها
من نميدونم تو چطور جرات كردي كه دخالت كني چون خود ما هم جرات چنين كاري رو نداريم.

..........................................................................
نتيجه گيري وبلاگي:آمريكا هم يه خريه مثل خرهايي كه در ايران ميبينيم
يعني يه جورايي سگ زرد برادر شغاله.
(خودمونيم چقدر حرف زدم)
ياوه امروز:««نگران اين نباشيد كه كتاب 1984 را نخوانده ايد، چون هم اكنون در آن مشغول ايفاي نقش هستيد»»
دعاي امروز:««خدايا اين كشور را از هرگونه آخ حفظ فرما چه با پيش وند و چه با پس وند»»







The
Weblog
set  is off......ding ding



اين يك من است كه توسط پسر خاله هنرمندش(جناب مسعود خان ونگوك)به رشته تحرير در آمده است.
چقدر كه من خوشگل شدم اينجا
يادم باشه خواستم برم خواستگاريه دختر حاج آقا اول اين عكسو واسشون بفرستم تا مورد پسندشون واقع بشم.


اين اولين باري بود كه زندگي يك انسان اينجوري در دستان من بود.
عجب احساسي بود.
يه جور احساس قدرت همراه با ترس.
ميتونستم به راحتي بكشمش و راحتش كنم.
تيغ رو گذاشتم رو گلوش
بهش گفتم هي پسر حالا چه احساسي داري
ترس از مرگ رو تو چشاش ميديدم،ترس بدجوري موج ميزد.
بهش گفتم هنوز هم خودتو بزرگترين
عاقل ترين
شجاع ترين
مهربون ترين انسان
ميدوني؟
ميتونستم با يه حركت سريع گلوشو ببرم و راحتش كنم.
بهش گفتم ميخواي از اين همه بدبختي و ياس نجاتت بدم
ميخواي همه مشكلاتتو در يك چشم به هم زدن حل كنم.
التماس رو در همه وجودش لمس كردم،
ميل به زنده بودن و زندگي كردن رو در چشاش ميديدم.
يه احساس شيطاني بهم گفت كه تيغ رو روي گلوش فشار بدم...
رگه هاي خون از گلوش سرازير شد
لبه تيغ هم خون آلود شد
با ديدن خون بدجوري ترسيد
چشماش گرد شد و داشت از ترس ميپريد بيرون
اين اولين باري بود كه اين همه ترس رو در وجود يه نفر ميديدم
بهش گفتم اين همه ميل به زنده بودن واسه چيه
چرا اين زندگي نكبت بارتو رها نميكني
تيغ رو به چشماش نزديك كردم
يه لحظه فكر كرد كه ميخوام پنجره زندگيشو ازش بگيرم
بهش گفتم نترس اگه بخوام بلايي به سرت بيارم راحتت ميكنم نه اينكه زجر كشت كنم
تيغ رو از روي صورتش برداشتم
بهش گفتم
قيافتو توي آينه ببين
اين زندگي لعنتي كه ارزش اين حرفهارو نداره
تازه ببين چه خوش تيپ شدي
درسته كه ماشينت(صورت تراشي) خراب شده
ولي براي اولين بار اصلاح صورت با ژيلت بدك هم نبود
درسته يه كم زخمو زيلي شدي
ولي زياد هم بد نيست.
اين بود داستان يك من كه براي اولين بار از ژيلت استفاده كرد چون ماشينش خراب شده.
..................................................
نطق خارج از دستور
1-ميخوام از اين به بعد يه كم در مورد موسيقي صحبت كنم
البته فقط گيتار و اون هم كلاسيك
دنبال يه چند نفر پايه هم ميگردم كه يك وبلاگ تخصصي در مورد گيتار(آمزش ، سبك ها،تكنيك ها،تئوري و قطعات مختلف)راه بياندازيم
براي شروع اين صفحه گيتار كلاسيك رو براي مبتديان(از جمله خودم)معرفي ميكنم.
ميتونيد با اين قطعه والتز در مي مينور اثر كارولي شروع كنيد.اين نت هاش(يك و دو) و اينم فايل صوتي اون.
2-امروز ملوك الشعرا همزاد منو پيدا كرده البته همزادم بر خلاف من يه يه كم عاقلتره، شايد اين همزادو ملاقت كردم،بيچاره اطرافيان همزادم.
3-شده تا حالا اسم عمتون رو فراموش كنيد چون 7-8 سال ازش خبر نداريد ،امروز پسر عمه ام بعد از سالها تماس گرفت ،قرار شد بريم ديدن عمه جان،لعنت به اين زندگي ماشيني كه باعث شده اينقدر آدمها از هم دور باشند،البته لعنت به اين اخلاق مسخره فاميل هاي ما هم باشه ......
4-خدا اين دو سه روزه حسابي منو شرمنده كرد دلم ميخواد حسابي اينجا توي امامزاده شخصي ام(وبلاگم)ازش تشكر كنم،خدا جونم متشكرم

ياوه امروز:««با اين حرف كه دنيا بايد زندگي شما را تامين كند به اين سو وآن سو نرويد دنيا به شما ديني ندارد چون قبل
از شما وجود داشته است
»»
دعاي امروز:««خدايا چي ميتونم بگم جز اينكه دوست دارم »»




**دوست دارم عزيزم
آه جدي، چقدر؟
**خيلي زياد خيلي زياد
حتي بيشتر از يه ويلا توي شمال
يا بيشتر از اون پسر خوش تيپ مايه دار كه قراره هفته ديگه عاشقش بشي؟؟
**ديروزخونه عمه جان مهموني بودم ، كاش تو هم كنارم بودي عزيزم، اونجا فقط داشتم به تو فكر ميكردم،جات حسابي خالي بود،كاش كنارم بودي...
جدي، حتي اگه اونجا كه ميومدم موهام نامرتب بود و پيرهنم اتو نداشت و شلوارم يه وصله داشت؟بازم دلت ميخواست اونجا كنارت بودم.
**فردا هم قراره با بچه هاي همكلاسي و دوست پسرهاشون بريم كافي شاپ،تو هم حتما بايد بياي.
مطمئني كه من هم بايد بيام؟آخه من كه موبايل ندارم ،تازشم هيچي ندارم كه به رخ اونا بكشم ،فقط بايد بشينم و گوش كنم،آخر سر هم تورو با تاكسي ميرسونم خونه،مثل اونا كه ماشين شخصي ندارم،بازم مطمئني كه ميتونم بيام.
**آه عزيزم تو همه دنياي من هستي،همه دنياي من...
خوش به حالت كه 30-40 تا دنيا داري، بيچاره من كه يه دنيا هم ندارم.
**ميدوني عزيزم بدون تو يك لحظه هم نميتونم زندگي كنم، حتي يك لحظه....
آره اينو كه ديگه كاملا ميدونم ،يك لحظه بدون من نميتوني زندگي كني ولي صدها هزار لحظه بدون منو چي؟؟؟؟؟مطمئنم كه ميتوني.
**وقتي نيستي چقدر دلم واست تنگ ميشه
جدي ،حتي بيشتر از فرامرز.
**كاش زودتر زندگي مشتركمون رو شروع كنيم،چه روزهاي خوبي در كنار تو خواهم داشت،هر روزش پر از شادي و آرامش.
حتي اون روزي كه ميگي ماشين جديد ميخوام و من نميتونم واست بگيرم و يا اون روزي كه من نميخوام خرج عمل بيني تو بدم،بازم اون روزها واست پر از آرامشه.
**عزيزترينم من حاضرم به خاطر تو از همه چيزم بگذرم حتي از خانواده ام.
جدي،حتي اگه به خاطر من از شام خبري نباشه،بازم حاضري به خاطر من از همه چيز بگذري.
**باور كن وقتي تو كنارمي ديگه هيچ چيز واسم مهم نيست عزيز دلم.
آهان ،معني هيچ چيز رو هم فهميديم،پس شما به حرف اين و اون چي ميگيد؟لابد ميگيد هوچ چيز.
**وقتي كنارم نيستي تا سرمو رو شونه هات بزارم ، گريه ام ميگيره.....
باشه قبول..من خودم ميدونم كه شما دخترها تا اراده كنيد ميتونيد آبغوره بگيريد پس نميخواد چيزي رو به من ثابت كني.
**عزيزم اين روزها فقط فكر كردن به تو منو آروم ميكنه....
و در روزهاي آينده فكر كردن به كس ديگه اي تو رو آروم خواهد كرد.
**عزيزم چرا دير كردي داشتم از نگراني ميمردم
يه روز ديگه از اينكه دارم ميام نگران ميشي..........
**برو ديگه حرفهاي عاشقونت واسم تكراري شده
من از اول هم نيومده بودم كه بخوام حالا برم
روز خوش لــــــــــــــــــــيــــــــــــــــــــدي.

...................................................................................
نطق خارج از دستور
قال افلاطون الكبير: يكشفو في القرن البييستو يك الجسم الغريب و العجيب و المحير الغول ، الاسمهو
دفتر النظر خواهيه.
و الاشرف الدفتر النظر خواهي من الوبلاگ الياوه سراهون الاعظم
ذلك الدفتر النظر خواهي هست پر از الفوايد و الشواهد.
از جملتن فوايد:
1-هر شخص كه النظري دهد من هذا الدفتر لا شكست علي العشق.
2-هر يك من الجمعيت النسوان كه النظري دهد من هذا الدفتر ، يشاهدو كه دوست پسرش بسرعه و الفي الفور خواهد آمد به خواستگاريش(فارسي ها رو هم به لهجه عربي بخونيد)
3-الپاسو تمام الدروس هذا الترم.
4-خير الدنيا و السايبر اسپايس.
5-محشور في القيامت الهمراهل مايكل جكسون و امادونا.
6-هر انساني كه النظري دهد در هذا الدفتر هو الاشرف المخلوقات و المكشوفات و هو هستش صاحب الجمال و الكمال و الادب و الپرستيژ و الكلاس و الهمه چيزهاي خوب.
7-اند ان آدر فوايد و الامكانات
پس تورو خدا نظر بدهيد
شب جمعه اي صواب داره شايد هم ثواب.
ثواب اين نظر خواهي از راهپيمايي فردا در محكوميت آمريكاي همه چيز خوار هم بيشتره.
(همه توي نظر خواهي ميگن خوبه يكي بگه كجاش خوبتره و كجاش مسخره هست و اينكه به نظر شما چه دسته مطالبي خوب هستند؟)




امروز فقط حس موسيقي دارم نه ياوه سرايي
پس به يه چند تا قطعه كه خوشم مياد لينك ميدم.(بيشتر فلامينكو)
يكي از توكه هاي زيباي فلامينكو به نام فاندانگوس كه ريشه عربي دارد.
اين هم روندنا اثر Yeprem.من از اين كارش خيلي خوشم اومده.فايلش هم زياد نيست فقط 160 كيلو.
اينم يه پورتال از مجموعه كارهاي فلامينكو.
اينم صفحه ايران فلامينكو كه يكي از بهترين سايت هاي ايراني در زمينه موسيقي فلامينكو هستش و فكر كنم تنها سايت ايراني در اين زمينه ، اين صفحه هم توكه هاي فلامينكو را توضيح داده همراه با قطعاتي از آنها.
اينجا هم اجراي توكه هاي آلگرياس و سگرياس توسط خداي فلامينكو پاكودلوسيا.
اينم تاريخچه موسيقي فلامينكو.
اينم قطعاتي تمريني همراه با فايل ميدي.
اينم آموزش چند تكنيك فلامينكو توسط پاكودلوسيا.
اينجا هم بيوگرافي پاكودلوسيا هستش، من دارم فكر ميكنم واسه خودم پاكودلوسيا بزرگتره يا جرج واترز ، نميدونم ولي كاراي پاكودلوسيا منو بيشتر به اوج ميبره.
اينم سايت رسمي پاكودلو سيا.
اينم يه سايت براي كساني كه ميخواهند رقص فلامينكو ياد بگيرند.
اينم همه چيز در مورد فلامينكو.

حالا يه كم هم بريم سراغ پاپ

اگه يه روز بري سفر بري ز پيشم بي خبر
اين آهنگو هم يه روز توي بزرگ راه با اون گوش ميدادم
روزهاي بهانه و تشويش
روزگار ترانه و اندوه
روزهاي بلند و بي فرجام
از فغان نگفته ها انبوه.................




اگر روزي نگاه تو.......





اين همه توي تلويزيون دارن ميگن مصرف بي رويه كار خيلي بديه
هرگز نشه فراموش
لامپ اضافي خاموش
ولي من نميدونم اين ياهو مسنجر چرا لامپ منو خاموش نميكنه؟؟؟؟؟؟
كسي ميدونه چرا؟؟؟
نداي منسجم از اولين وبلاگ هايي بود كه من ميخوندم
اون موقع شايد تعداد وبلاگ نويس هاي مونث به تعداد انگشت هاي دست هم نبود.
ولي من نميدونم اين ندا چرا همش گير ميده به عضو شريف.
اصلا اين ندا همه مردها را به عنوان زايده اي ميبينه كه به عضو شريف چسبيده اند.
منم ميخوام در مورد عضو شريف آقايون و خانوما كمي صحبت كنم.
واي .......
ديديد توي همين چند كلمه چقدر فكرهاي بي ناموسي كرديد
منظور من از عضو شريف ريش ميباشد.
كه البته حاج آقا ميفرمايند محاسن.
خلاصه ميخوام يه كم از محاسن اين محاسن صحبت كنم.
يكي ا ز محاسن ريش اينه كه وقتي به خواستگاري دختر حاج آقا ميرويد
جواب منفي نميشنويد ، البته بايد توجه داشت كه ريشتان بايد بلندتر از 7 سانتي مترمربع باشد و همينطور مزين به اندكي گرد و خاك وكمي هم گلاب (ساير شرايط خواستگاريه دختر حاج آقا بعدا به عرض ملت شريف دره بلاگر ها خواهد رسيد.)
يكي ديگه از محاسن ريش اينه كه ميتونيد با استفاده از اون ادعاي كلاس كنيد ، مثلا با گذاشتن ريش بدون سبيل يا گذاشتن ريش به سبك جرج مايكل يا اعضا back streetboys
البته با استفاده از ريش ميتونيد ادعاي جواتيسم هم بكنيد مثلا با گذاشتن ريش ستاري.
همونطور كه همتون ميدونيد داشتن ريش موقع استخدام حتي از سابقه كار هم مهمتره البته اگه يه وقت واسه مصاحبه رفتيد پيرهن سفيد بدون يقه فراموش نشود.
يكي ديگه از كاربردهاي ريش در تجمعات دانشجويي است، كاربردش هم در نشان دادن زمان فراره. در تجمعات دانشجويي بايد از دو نفر فرار كرد يكي اون كسي كه چماغ داره و ديگري كسي كه ريش داره ، چون اون كسي كه ريش داره ممكنه چماغ رو پشت سرش مخفي كرده باشه، خلاصه اينكه فرار كنيد ، فكر ميكنيد اگه بمونيد و چشمتون رو از دست بدهيد آب از آب تكون ميخوره ، پس تا اين دو گروه رو ديديد فرار رو بر قرار ترجيح بدهيد.
علاوه بر اينها با ريش ميتونيد ادعاي هنر و عرفان و كلي چيزاي ديگه هم بكنيد ، در اينحالت بايد ريشتون بلندتر از 10 سانتي متر باشه و علاوه بر اون موهاتون رو هم از پشت بسته باشيد و يه كيف گيتار يا تار و يا ساير سازها روي كولتون باشه(مهم نيست كه كيف پر باشد يا خالي).
يكي ديگر از كاربردهاي ريش در خانوم ها ميباشد ، شما ميتوانيد با استفاده از سرعت رشد ريش همكلاسيهاي دخترتان به مقدار كافور غذاي سلف پي ببريد.از قديم گفتن هر كه ريشش بيش كافور خونش بيشتر(البته فقط در مورد خانوم هايي كه غذاي سلف را تناول ميكنند.)
همينطور ريش در خانوم ها ميتونه سمبل پاك دامني و عفت هم باشه در اين حالت هر چه ريش پر پشت تر باشه درجه پاك دامني بالاتره، البته نبايد ابروي پر پشت و سبيل را هم ناديده گرفت.
يكي ديگه از كاربردهاي ريش در روز امتحان هستش به اين صورت كه از روي نامنظمي و مقدار ته ريش افراد ميتوانيد پي ببريد كه كدام يك بيشتر درس خوانده اند و پس از شناسايي شخص مورد نظر و يه سلام احوالپرسي گرم، كنارش بنشينيد.(شايد كه پاس شويد)
يكي ديگه از فوايد ريش در جاهايي هست كه صف وجود دارد مثلا بانك ها ، شما خيلي راحت بدون توجه به صف به اول صف ميرويد و از كارمند مربوطه ميخواهيد كه كارتان را راه بياندازد
البته قبل از اينكه از او بخواهيد كارتان را انجام دهد يادتان باشد كه با لهجه غليظ عربي بگوييد««سلامن عليكم صبكم الله»» ، راستي تسبيح را فراموش نكنيد هر چه دانه هايش درشت تر باشد كارتان سريعتر انجام ميگيرد.
باقي محاسن باشد براي بعد چون كه بايد بروم و محاسنم را شيو كنم.
ياوه امروز:««موسيقي حاشيه طلايي ابر سياه زندگي است.»»
دعاي امروز:««قربونت خدا لطفا امروز هم روز خوبي باشه»»

اگه شمبليله بودم اينقدر هورمونام قاطي پاتي نميشد.
تو چه ميداني كه حباب مغز يعني چه؟
و بوي تنفر آميز خاك را در يك روز زمستاني حس نكرده اي
و تو چه ميداني كه من چه ميگويم
آيا هيچ سرماي زمستان را در زير آفتاب سوزنده تابستان حس كرده اي
و سياهي شب را در صحرگاهان
آيا تو اصلا آن پيرمرد گل فروش ميدان آرژانتين را ديده اي
و آيا تاكنون خود را خوشبخت ترين پنداشته اي
تو چه ميداني كه من چه ميگويم
و تو چه ميداني از خستگي شروع روز
و تو چه ميداني از بوي تعفن كرم ها
و ميدانم كه تو هيچ وقت از كوه سيلي نخورده اي
و از رود دشنام نشنيده اي
و هيچ وقت خورشيدت دروغين نبوده
آيا تو اصلا گم شده اي
در كلمات
در غبار
در دروغ
در همه چيزهاي خوب
آيا تو تا به حال در همه چيز هاي خوب غرق شده اي
غرق
آري غرق
غرق غرق......
ببينم اصلا تو معني خراش زير پوست را ميداني
و آيا تاكنون از ابرها به زمين پرت شده اي
آن هم با مخ
شترق))))))))))
شترق)))))))))
آيا تا به حال مغزت را كف آسفالت خيابان شانزدهم ديده اي
طوري كه صد تا رفتگر هم از جمع كردنشان عاجز باشند
و آيا تو هيچ معني انتظار را ميداني
و آيا هيچ وقت چشمانت فرياد زده اند
و آيا تا به حال دستانت سرما را لمس كرده اند
و آيا تا به حال قلبت با نگاهي فروريخته
ويا با جمله اي ساده در يك روز زمستاني
جمله اي به اين سادگي
««برو گمشو»»
قلبت را از دست داده اي













هوا بس ناجوانمردانه گــــــــــــــــــــرم است

اي داناي اسرار نهان
اي عارف كامل اي صاحب جمال
اي كاتب الكتباي حساب اي عالم رباني
اي سلطان العارفين وبرهان الناطقين اي استاد آمار
و احتمالات تو چقدر نازي قربونت با اين نمره دادنت الهي
بيام توي عروسيت تكنو برقصم اصل استاد خودتي اصلا
آخرشي،ماهي گلي نازي گل پيازي الهي همه دانشجوهاي ترم ديگت قربونت برن الهي


 


باز اين لعنتي پيداش شد.
حالم ازش به هم ميخوره.
تا ميبينمش ميخوام بالا بيارم.
تا مياد بوي گندش همه جارو ميگيره.
ازش متنفرم .
ميخوام كه سر به تنش نباشه ديگه.
شايد اين تنها دعايم هست كه هميشه مستجابه.
چقدر به خاطر اين لعنتي توي خونه دعوا داشتم.
امشب هم ميخواستم به خاطرش يه كم داد و بيداد كنم ولي نه ديگه حالشو داشتم و نه فايده اي داره،هميشه توي اين دعوا بقيه برنده ميشن.
يه روزي همين تنفر باعث تفاهم من و يكي ديگه شده بود،
ولي اين تفاهم زياد دوام نياورد
شايد چون هيچ وقت نبايد پايه تفاهم ها تنفر باشه.......
وقتي ميادش خودمو توي اتاق زندون ميكنم تا شايد از دستش خلاص بشم ، ولي فايده اي نداره
همه اطرافمو ميگيره و منو له ميكنه.........
احمدك هميشه ميگه اين كه خيلي خوبه چرا تو ازش متنفري، ولي خوب احمدك كه حال و روز
منو درك نميكنه.
حتي وقتي پينك فلويد رو با صداي بلند گوش ميدم جوري كه سر و صداي همسايه ها از صداي موسيقي در ميآد، هم نميتونم ازش فرار كنم.
آخ...............
يكي نيست به من كمك كنه
يكي نيست منو از دست اين خلاص كنه
آخه مگه من چه گناهي كردم
آخه مگه من چه گناهي دارم كه ما بايد امشب واسه شام كله پاچهداشته باشيم و بوي گندش همه خونه رو برداشته باشه.
اه كه دارم خفه ميشم
باز مجبورم امشب به خاطر اين لعنتي نيمرو بخورم
يكي به داد من برســـــــــــه
............................................................
نطق خارج از دستور
من عاشق اينجا هستم تقريبا هفته اي يه بار به اينجا سر ميزنم.

ياوه امروز:««از نظر احساسي به ديگران تكيه كردن بسيار مشكل است ولي تنهايي مشكلتر.»»
دعاي امروز:««خدا جونم اين چه وضعه قيمت اينترنته بابا يه كاري كن اين قيمت ها يه كم ارزون بشن»»





 Hey you , would you help me to carry the stone

Open your heart, I'm comming home

But it was only a fantasy

The wall was too high



Hey you, don't tell me there's no hope at all

Together we stand,divided we fall


 


متن مصاحبه با راجر واترز

راجر واترز نفس راحتی کشيد
حالا زمانی است که او مي تواند رودروايسي با همکارانش را کنار بگذارد.
آخرين آلبوم او با گروه قبلي اشPink Floyd در سال 82 ضبط شده بود ولي اين باعث نشده
که جوانها دست از موسيقي او در دهه اخير بردارند. بهترين آلبومهای آنها مانند
The Dark Side of the Moon , The Wall , Wish You Were Here
زماني ساخته شده که واترز هسته اصلي گروه بوده و آنها (آلبومها) بيش از
سي سال روي چارت جاي خود را حفظ کرده اند.
تاثير اين آلبومها را مي توان بر گروههاي نوپاي مختلفي از جمله Radiohead يافت ، که موسيقي
آنها برگرفته از همان روحیه اي هیجاني ، احساس پاک و خالص ، ديدگاهي بيمناک
از جهان، موسيقيFloyd است .
بهترين گواه و شاهد بر تاثيرگذاري او ، آلبوم دو ديسک منتخب های Echoes است که پائيز
سال گذشته منتشر گرديد و بيش از 3 ميليون کپي فروش داشته است .
زماني که در دهه 90 گروه Floyd ناپديد شد ، واترز اين دهه را با تورهاي مختلف موفقي
در آمريکاي شمالي سپري کرد و در حال حاضر خود را براي يک تور 4 ماهه
در اروپا و آسيا آماده ميکند . علاوه بر آن بر روي اولين ضبط استوديويي خود در اين 8 سال
کار ميکند که موضوع آن راجع به يک بازمانده شکنجه کشيده ایست از منطقه بالکان
که در نيويورک با يک تاکسي کار ميکند .
موضوعات انتخابي او اگر چه هنوز سبک تر و عامه فهم تر نگشته وليکن وی را
راضي ميکند ، و باعث کم رنگ تر شدن جريان طولانی خصومت مدت وي و اعضاي
گروه قبلي اش David Gilmour, Nick Mason , Rick Wright گرديده است .
زماني که به واترز گفتند گيتاريست در حال بازنشستگي است ، گفت :" چه عجب !!
آناتومي و ساختاري که او در Floyd پرورش داد به سرنوشت تک نوازي او صدمه زد
و از طرفي به اعضاي گروه کمک کرد تا راه خود را با نامFloyd ادامه دهند .
چيزي که به گروه حيات بخشيد نيروي هنگفت تجاري اين نام بود که همه ما
آن را ناديده گرفتيم . من به اين موضوع يقين دارم زيرا وقتي گروه بدون واترز و در سال 87
به تور رفتند ، از اينکه بليط ها فروش نروند وحشت داشتند ، ولي در آغاز تور
و در دو روز 160000 بليط فروختند . اين اسم قدرت باورنکردني دارد !
در دهه 70 گروه Sex Pistols اذعان داشت که Floyd پرشکوه ترين گروه راک است . و حالا که
گروههاي Punk عرصه را در اختيار گرفته اند ، Floyd از تاثيرگذاري کم تري برخوردار
است . به نظر تو دنيا برعکس شده است ؟
من فکر ميکنم اين يک چيز دوره ايست . گروه Sex Pistols آمده بودند تا فقط سروصدا راه
بياندازند . اين مورد دقيقا آشکار و واضح است . زيرا آنها توسط کسي که فروشنده
يک سري لباسهاي مسخره بود ، گرد هم آمده بودند ، که بعد از مدتي که يکي
از آنها فوت کرد ، براي همه بهتر شد !
از Radiohead چيزي شنيدي ؟
پسرم به من کامپيوتري داده که خيلي دوستش دارم . يادم مياد که 2 یا 3 ترانه خوب
داشت . دوستم هم آلبوم جديدي بهم داد که چيز قرمز رنگي داشت که فراموش کردم
چه نامي داشت .
فراموشي ؟
بله ، فراموشي . ديگه از من گذشته . من يک بار در ماشين به اون گوش دادم ،
گفتم : " خوب ، عاليه بچه ها ، منو جا گذاشتيد ! " . پس آلبومهای Neil Young و John Lennon
کجا هستند ؟
آلبومهاي Dark Side of the Moon و The Wall هرهفته از
بيشترين خريد برخوردار هستند . هيچ وقت فکرکردي چرا ؟
براي سالها جواب اين سوال را نمي دونستم . چون برام یک Surprise بود . به نظرم
هر دو آلبوم از ويژ گيهاي مشابهي برخورداند : هر دو بسيار دلچسب و خوش آهنگ
هستند . مخصوصا ... Dark Side که بر روی بسياري از باورهاي کار ساز انگشت
ميگذارد ...
اين آلبومها اغلب توسط افراد بالغي خريداري مي شوند که موسيقي آن
مطابق با عقايد و انديشه هايشان باشد .
اين که مردم هنوز هم آلبوم Catcher in the Rye را ميخرند ، به واقع کمک مي کنه که طرز تفکر
ما رو درک کنند .

Pink Floyd يکی از بهترين گروههاي موسيقي مفهومي در قرن اخير است. چگونه
آلبوم Echoes را ساختيد ؟
اگر قدرت داشتم ، اون رو اصلا نمي ساختم . اصولا آدم محققي نيستم . ولي
اکثر آثارم از حيث فلسفي و موسيقيايي تناسب دارند . که البته افراد زيادي در
آنها دخيل هستند .
کمي بعد از کريسمس ، وقتي به پيک نيک ، کنار درياچه رفته بودم ، يکدفعه
درامر گروه ، Nick Mason را آن سوي درياچه ديدم . 15 سال ميشد که اور را نديده بودم.
سپس رفتم پشت او و گردنش را فشار دادم . وقتي برگشت نزديک بود از
ديدن من روي زمين بيافتد. او من را به شام دعوت کرد و خوب من هم رفتم
چون ما براي سالها دوستان بسيار نزديکي بوديم ...
آيا Pink Floyd می تواند به مانند دهه 70 به عنوان بزرگترين گروه دوباره با يکديگر
باشند ؟
نمي دونم ، شايد ! به قول Eagles مثل اين که جهنم يخ زده باشد !! چون بسياري
از روابط دوستانه و برادرانه بين ما ديگه وجود نداره .
حال اگر من خيلي خوش اخلاق بودم ، ممکن بود که يک تور مجدد با هم داشته
باشيم ، ولي خدا را شکر که نيستم !





باز دوباره من موندم وشب
باز دوباره تاريكي و سكوت
باز دوباره اشك
اشك
اشك
اشك
اشك
سكوت
سكوت
سكوت
سكوت
تاريكي
تاريكي
تاريكي
باز دوباره من و اون همه خاطره كه يه دفعه مثل حباب تركيد.
باز دوباره من موندم و خراشهاي زير پوستم كه هي مور مور ميكنند.
باز دوباره من و حسودي به عالم و آدم.
باز دوباره من موندم و شب و غرق شدن در خلاء.
باز دوباره من موندم و يه عالمه هيچي.
باز دوباره من موندم و سرماي زير پوستم و درد.
باز دوباره مزه تلخ و گس حرفهاي تكراري.
باز دوباره
اشك
شعر
موسيقي
موسيقي
موسيقي
اشك
اشك
اشك
و ديگه هيچ چيز..............................

ماجراي اين پسر خاله عاشق پيشه ، منو به فكر فرو برد كه ما اصلا
چرا ازدواج ميكنيم؟؟؟؟؟؟؟؟
1- پسر خاله من:من بايد با ندا ازدواج كنم.
ــــ چرا؟
به دليل اينكه من بايد با ندا ازدواج كنم و به همين خاطر هم من بايد با ندا ازدواج كنم و براي همين دليل هم من بايد با ندا ازدواج كنم ،در غير اين
صورت من بايد با ندا ازدواج كنم در نتيجه من بايد با ندا ازدواج كنم.(نتيجه گيري اخلاقي: من زن ميخوام يالا، يالا يالا...، من زن ميخوام يالا.....)
2-آخه بايد زودتر ازدواج كنم مبادا عشقمو از دست بدم.(يارو دفعه اولشه عاشق ميشه...)
3-آخ كه بايد زودتر ازدواج كنم ...نه اينكه فكر كني به خاطر ثروت پدر دختره ها..(يك عدد داماد سر خانه = لولوي سر خرمن)
4-بايد زودتر ازدواج كنم تا يكي باشه لباسامو بشوره و واسم غذا درست كنه.(مش غلامحسين سبزي فروش)
5-بايد ازدواج كنم چون من دلم خيلي بچه ميخواد.(در آرزوي ونگ ونگ و بيخوابي)
6-بايد ازدواج كنم چون همه مردم ازدواج ميكنند پس من هم بايد مثل همه ازدواج كنم ديگه.(خواهي نشوي رسوا بادا بادا ايشالا مبارك بـــــــادا)
7-چون دانشگاه 400 تومن وام ازدواج ميده به خاطر وام هم كه شده بايد ازدواج كنم.(دختركي كه ميخواست خرج عمل بيني اش را از راحتترين راه بدست بياورد.)
8-آآآآآآآآه ه ه ه ه ه ه ه ه ،آخه كسي نيست كه منو درك كنه پس بايد ازدواج كنم.(شخصي كه احساساتش شديدا درد گرفته است.)
9-اين فرزاد ما بايد ازدواج كنه شايد كه يه كم سر به راه بشه و دست از اين كارهاي خلاف برداره.(شمسي خانم)
10-بر اثر فشار مفرط يكي از اعضاي بدنم ،بايد ازدواج كنم،خرد شدم زير اين فشار كمرشكن.(پسر بد شايد هم دختر بد)
11-بايد ازدواج كنم چون پدر و مادرم ميگن و من روي حرف اونا حرف نميزنم.(بچه سر به راه)
12-من فقط به خاطر جلوگيري از افزايش قيمت كوزه تن به ازدواج دادم.(رئيس انجمن حمايت از ترشي سازان ايران)
13-افلاطون كبير فرموده اند همانا سيزده عددي است نحس حتي شما دوست عزيز.
14-آخه من چه جوري بايد ثابت كنم كه ديگه بزرگ شدم،تنها راه اثبات ازدواجه ،بقيه اش مهم نيست.(يه بچه گوگولي)
ـــــ شما با سيگار كشيدن هم ميتونيد ثابت كنيد كه بزرگ شده ايد لطفا با ازدواج يكي ديگه رو بيچاره نكنيد.
15-بايد ازدواج كنم چون ميخوام سفير ايران در ماداگاسكار بشوم !!!
ــــ چه ربطي داره؟
آخه اگه قرار بود تو هم داماد حاج آقا بشي ميفهميدي چه ربطي داره.(پسري در آرزوي دختر حاج آقا)
16-آخه ديدم بيكارم،حوصله ام سر رفت گفتم ازدواج كنم.(بيكار الدوله ديلمي)
17-ميترسم اگه ازدواج نكنم مردم يه وقت فكر كنند من مشكلي ،چيزي... دارم و نميتونم جمعيت كره زمين رو افزايش بدم.(دنيا فقط شكم و زير........فكر بد نكنيد منظورم زير دماغه.)
18-ازدواج كردن من مصداق بارز اين ضرب المثل است:كار را كه كرد آنكه ازدواج كرد.(آقاي عاقبت انديش)
19-آخه بايد يكي باشه كه اين همه استعدادهاي كشف نشده منو كشف كنه.(پسر خاله اديسون)
20-آخه خوشي زده زير دلم.(بي فكر الدوله جويني)
21-به خاطر علاقه وافر به لنگه دمپايي ،صف شير خشك ،قيافه صاحبخونه،نق نق هاي مادر زن،جر و دعواهاي آخر شب و خلاصه كلي چيزاي خوبه ديگه ميخوام ازدواج كنم.(بد بخت الملوك خاك بر سريان)
22-العشق و العشق و ما ادريك مالعشق.
23-چون ميخوام يه نفر منو بغل كنه.(دختري كه گريه كرد)
24-چون ميخوام يه نفر حامي من باشه.(دختري با كفش هاي كتاني)
25-چون اين دختره توي لاتاري برنده شده پس بايد باهاش ازدواج كنم،شايد اينجوري بتونم از ايران برم.(جعفر خاني كه از فرنگ برگشته ولي ميبينه عجب غلطي كرده كه برگشته...)
26-چون ميخوام در يك زندگي مشترك به آرامش برسم.
27-چون تا موقعي كه ازدواج نكردم نيمي از دينم كامل نيست.(نوه پسريه حاج آقا)
28-آخه مجبورم،چون نيروي انتظامي هفته پيش مارو گرفت حالا ديگه مجبورم با دختره ازدواج كنم.(كسي كه نميدانست تعارف آمد ونيامد دارد)
29-من فقط به خاطر جلوگيري از انقراض نسل بشريت ميخوام ازدواج كنم.(پسر شيخ بحرين)


و چون هميشه دلايل رمانتيك
30-چون در عشق شكست خوردم و ميخوام به عشق ثابقم نشون بدم كه ميتونم جز تو توي بغل شخص ديگه اي هم بخوابم.
31-چون عاشق شدم پس حتما حتما بايد با عشقم ازدواج كنم مبادا خداي نكرده يه وقت فكر كنه دوستش ندارم.

ياوه امروز:««كاش قلب من به سياهي ، عظمت و آرامش شب بود»»
دعاي امروز:««خدا جونم آرامشو كيلو چند ميفروشي ؟به ما ارزون حساب كن مشتري بشيم»»
اینجا یا دارم ویندوز آموزش میدم
یا اینکه دارم مخ این پسر خاله رو میزنم که از خیر زن گرفتن بگذره
آخه خودش 20 سالشه و دختره 18 سال
اساسی عاشق شده
دیشب توی خواب مدام میگفت ندا(دور از جون ندای دختر عمه ام)
خلاصه روزی 4 ساعت کلاس مخ زنی گذاشتم ولی دریغ از یه ابسیلون تاثیر.
داستانهایی دارند این هادی و ندا با هم.
آخ که باید برم یه چند تا عروسک بخرم واسه خاله بازیه اینا.
اصلا به هیچ چیز توجه نمیکنه فقط میخواد زودتر ازدواج کنه.
بهتر برم چون یه ربع دیگه باید کلاس مخ زنی رو شروع کنم.
راستی اینا نمیزارند من حالا حالا ها برگردم خونه.
سعی میکنم از اینجا بنویسم.
راستی اگه راهی و یا چاره ای برای منصرف کردنه این پسر خاله ما بلد هستید تو رو خدا به من هم بگید.
دخترك برگشته
تو اين 6 ماه كه نديدمش خيلي تغيير كرده.
يه چيز عجيب اينكه مسلمان شده
شاخم در اومددددددددددددددددددددددددددد.
دارم يه چند روز ميرم مسافرت
يكي دو روز بيشتر نيست
راستي چي دوست داريد واستون سوغات بيارم.
راستي الكي هم دعا نكنيد چون محاله اتوبوس ما چپ كنه.
برنامه هايي براي اوقات فراغت تابستان از زبان افراد مختلف:
1-من قصد دارم اوقات فراغتمو سوار اين تيوتا هاي جديد بشم
-- ميشه بيشتر توضيح بدهيد؟
هيچي از اونجايي كه من هميشه تو كف يكي ازاين ماشين ها بودم و آرزوم اين بوده كه سوار يكي از اين ماشين ها ي مدل بالا بشوم
قصد دارم در طول تابستان به كررات (مكرر) با همكاري نيروي انتظامي سوار اين ماشين ها بشوم.من جا داره در اينجا از نيروي انتظامي
تشكر بكنم كه خيلي راحت و بي هيچ دليلي ما جوان ها رو سوار اين ماشين هاي آخرين سيستم ميكنه و باعث ميشه كه ما جوانان به خاطر بي تيوتايي عقده اي نشيم.
البته سوار شدن به اين ماشين ها خيلي راحته ،كافيه ريشتون رو از ته زده باشيد و با يكي از همكلاسيهاي دخترتون طرفاي ونك قدم بزنيد، مطمئن باشيد كه نيروي انتظامي
از خجالتتون در مي آيد.(حالا يه كم فحش و بد وبيراه و برخورد فيزيكي قابل تحمله ، مهم اينه كه تيوتا سوار بشيم).
----خيلي متشكر كه وقتتون رو در اختيار ما قرار داديد.
2-من قصد دارم در طول تابستان در دوره هاي پيشرفته احكام حاضر بشم ، چون هم دوره هاش مجانيه و هم اينكه يه ترم ديگه كه خواستم برم يه جا استخدام بشم
بايد كل احكام رو بدونم ،وگرنه رد صلاحيت ميشم ، مثلا بايد بدونم وقتي مرده رو توي قبر مي خوابانند چه دعايي ميخونند و يا اينكه عرق شتر نجاستخوار روزه رو باطل ميكنه يا نه.
3-داداش بژار شرت مونو بژنيم ، من همش در اوگات فراغتم.برو بژار تو خماري باشيم.
4-من ميخوام به كلاس هاي فشرده زبان برم چون دو ماه ديگه از ايران ميروم.
--- شما فكر نميكنيد به اين ميگن فرار مغزها
نه به اين ميگن آزادي مغزها.
5-من قصد دارم تمام تابستون رو بخوابم،فعلا هم شب بخير.
6-من تابستونو ميرم سر كار دوزار پول در بيارم.
7-تابستون امسال به من خيلي خوش ميگذره چون قراره پا پا جون اون ماشيني رو كه قول داده بود واسم بگيره و قراره با فرامرز جونم بريم شمال.
8-اه اه اه اه اه اه تابستونو بايد واحد بگيرم ، اونم چه درسهايي رو.
9-والا تابستون رو كه تا 15 تير امتحان داشتيم ، از 15 تير تا 15 مرداد هم بايد بريم التماس نمره پيش اين اساتيد ، از 15 مرداد تا 15 شهريور هم بايد برم توي صف انتخاب واحد ترم ديگه.
10-ميخوام برم اسپانيا رقص پالماس رو ياد بگيرم.(مردم چه هاي كلاس هستند)
11-من تازگي ها يه وبلاگ پيدا كردم و ميخوام تمام تابستون اونو بخونم.
---- ميشه بگيد اسمش چيه؟
ياوه هاي عاشقانه يك من (بدو بدو حراجه هندونه ......)
12- من قصد دارم در اين تابستان تعداد girl friend هامو به 20 برسونم.
13-به دليل نحوست از نوشتار معذوريم.
14-آقا تا چيزي به اسم چت هست اوقات فراغت معني نميده.
15-من صبح ها از 6 تا 8 ميرم نرمش.از 8 تا 10 پرورش اندام.از 10 تا 12 تكواندو. از 12 تا 2 ميرم بكس چيني .از 2تا 4 ميرم شنا.از 4 تا 6 ميرم ژيمناستيك.از 6 تا 8 هم يه سري كلاس صخره نوردي ثبت نام كردم.
---- ببخشيد آقا شما آرنولد نيستيد؟
پس ولك فكر كردي مو كي يوم ، خو مو خود آرنولدوم ديگه از ريبونوم نفهميـــــدي، يه وقت فكر نكني مو جاسمم.(با لهجه اباداني بخونيد.
و اما چون هميشه موضوعات كليشه اي.
16-من تمام تابستون رو از ناراحتي گريه ميكنم چون عشقم تركم كرده.
17- من تمام تابستون رو از خوشحالي گريه ميكنم چون عشقم به من گفته ««تــــــو همه دنياي مني»»

ياوه امروز:««دوست من ، تئوري خاكستري است، اما درخت جاودان زندگي سبز است.»»
دعاي امروز:««با تو مهتاب شبي باز از آن كوچه گذشتم باز گذشم باز گذشتم باز گذشتم اما بي تو بازنگذشتم»»
آخ كه چقدر زود گذشت.انگار همين ديروز بود .
20 سال گذشته..........
ديشب داشتم با شوهر فرانسوي ندا چت ميكردم.اسمش مارتين.
داشت از غذاهاي ندا گله ميكرد ، بيچاره از بس خورشت كنگر خورده همه موهاش ريخته.
ولي خودمونيم زندگي خوبي دارند.شوهر ندا آهنگسازه وخود ندا هم شده مسئول بخش آثارهنري شرقي موزه لوور پاريس.
انگار همين ديروز بود كه تازه وبلاگ مينوشت، البته الان ديگه سايت رسمي خودشو داره و كمتر وبلاگ مينويسه.
يه دختر كوچولوي موبور هم دارند كه بر عكس مامانش خيلي خوشكله.(آخ كه اگه دست ندا به من برسته كارم زاره).

امروز يه سري هم به وبلاگ زهير زدم، در مورد كامپيوتر مولكولي جديدي كه خريده صحبت كرده بود.
يادش بخير اون موقع ها هم خيلي مطالب جالبي مينوشت.يادمه دو سه سال بعد از اينكه تازه شروع به وبلاگ نويسي كرده بود
يه دفعه ديديم يه ماه ازش خبري نشد، بعد كه برگشت فهميديم كه از خونه فرار كرده بوده آخه ميخواستن به زور بهش زن بدهند اونم به جنگل هاي شمال فرار كرده بوده ،
ولي آخر سر خانواده عروس بعد از كلي جستجو پيداش كرده بودند و باقي ماجرا....
الان هم يه شركت بزرگ ISP داره توي تهران و پسر بزرگش سال آخر دبيرستانه.

شوشو جون هم اين روزها خيلي خوشحاله
آخه امروز واسش يه خواستگار جديد اومده بود.يادش به خير اون موقع ها چقدر پسورد مردم را هك ميكرد
خدا هم مجازاتش كرد و هنوز كه هنوزه بعد از گذشت 40 سال از عمرش هنوز ازدواج نكرده.البته هنوز هم گاهي با ID ديگران وصل ميشه.
البته شوهر نكردنش چندتا مزيت داشت اولا اينكه باعث شد كه هر روز وبلاگ بنويسه ، ثانيا همه دنيارو گشت و حسابي خوش گذروند الان هم اگه كسي ببيندش
فكر ميكنه 28 سالشه.البته فكر كنم اين دفعه كارش جديه من كه واسه شوهر بيچارش صبر جزيل آرزو ميكنم.

امروز نطق پينك فلويدش رو در مورد حمايت از حقوق زنان در مجلس شنيدم. در انتخابات سال پيش پينك فلويديش بيشترين راي را آورد و به عنوان نماينده اول تهران انتخاب شد.
يادمه اولين روزهاي حضور پينك فلويديش در مجلس چه غوغايي به پا شد .تيتر همه روزنامه ها اين بود: نماينده تهران با شلوار جين كوتاه در صحن علني حضور يافت.
انگار همين ديروز بود كه قهر كرده بود و ديگه وبلاگ نمينوشت.دختر بزرگش سال دوم هنر دانشگاه تهرانه و اونم واسه خودش يه وبلاگ داره ولي بر عكس مامانش اصلا زود رنج نيست.و نكته مهم تر اينه كه موهاشو از ته كوتاه نميكنه!
اون دوست پينك فلويديش هم اگه درست يادم باشه اسمش خورشيد بود 10-15 ساليه ازش خبري نيست من شنيدم از وقتي شوهر كرده ، شوهرش نوشتن وبلاگ رو واسش غدقن(نميدونم غ هايم درسته يا نه)كرده.
چند روز پيش هم با جين جين داشتيم ويدئو چت ميكرديم.اون توي محل كارش بود.
كارش حسابي گرفته ، اينجور كه ميگفت كله پاچه فروشي اين روزها توي آمريكا حسابي رونق داره.يادمه اون موقع بعد از اينكه فارغ التحصيل شد
يه چند سال رفت توي شركت IBM ولي نميدونم يه دفعه چي شد كله پاچه فروشي باز كرد.اينجور كه من شنيدم الان شده يكي از سران مافياي كله پاچه در آمريكا.
ميگن هفته اي 4 بار ميره سواحل هاوايي واسه حمام آفتاب.

يادش بخير اين وبلاگ عصيان هم اون موقع ها خيلي جالب بود .البته الان خيلي وقته كه نمينويسه،
يعني از وقتي كه كافي نت شو به جرم نشر اكاذيب و تبليغ بر ضد نظام تعطيل كردند، افتاد توي كار صادرات بز كوهي
الان هم يه خونه 1000متري داره توي زعفرانيه .
يادش بخير اون موقع ها چقدر توي چت حرف ميزد......

خودم هم كه به خاطر بزرگترين اشتباه زندگيم يعني ازدواج با دختر حاج آقا زندگي سختي دارم
داستانش مفصله.
بهتره تا خانومم نيومده برم به كارام برسم چون اگه بياد و ببينه هنوز نه ظرف هارو شستم نه غذا درست كردم ونه لباس هارو شستم
مجبور ميشم امشب رو توي كوچه بخوابم.
و اين ماجرا ادامه دارد.

دعاي امروز:««خدايا دوست دارم»»
ياوه امروز:«« دانشجويي كه درسي را نيافتد دانشجو نيست.(ژان ژاك روسو)»»
اينم يه اجراي ديگه از greensleeves به خاطر پايان امتحانات


اينقدر اين كتاب كلفته رو خوندم كه ميتونم فرق بين يك ژنراتور كمپوند نقصاني را با فيدل كاسترو بيان كنم،حتي با اثبات فرمول هاي مربوطه.
يه ساعت ديگه ميرم به قتلگاه(سالن امتحانات) واسم دعا كنيد.
چندتا نكته
1-اول اينكه نميدونم چرا هيچ كس نظرشو در مورد نوشته هام نميگه نكنه اين سيستم نظر خواهي كار نميكنه، لطفا اگه اينجوريه يكي به من ميل بزنه.
2-به دليل كمي بودجه مجبور شدم اكانت شب بگيرم كه البته چندتا مزيت داره ، بزرگترينش اينه كه صبح زود ساعت 6:30 بيدار ميشم و به همه كارهام هم ميرسم.
3-كساني كه مايلند اواخر شهريور يا اوايل مهر براي 3 روز يه سفر خاطره انگيز به شيراز داشته باشند ،به من خبر بدهند چون بچه هاي دانشكده ما يه سري مسابقه رباتيك و الكترونيك برگزار كردند
جالب اينجاست كه برنامه هاي تفريحي اين مسابقات خيلي خيلي بيشتر از برنامه هاي علميشه، جدا از بازديد از تخت جمشيد وحافظ وسعدي و... ، برنامه استخر سر پوشيده و سونا هم رديفه.
تازه بچه ها سعي دارند خوابگاه رو در هتل هما تهيه كنند،الويت براي بچه هاي برق وكامپيوتر و مكانيك است ولي ساير رشته ها به عنوان تماشا چي ميتونند شركت كنند.
سايت مسابقات تا چند روز ديگه آپلود ميشه ، هزينه ثبت نام هم فكر كنم يه چيزي حدود 7-8 تومنه.(تنها شرط مهم براي شركت دانشجو بودن ميباشد)(اين مسابقات جدا از پنجمين كنفرانس دانشجويي مهندسي برق است.)
4-به خاطر امتحان از نوشتن بيش از اين معذوريم حتي شما دوست عزيز !!!