یاوه های عاشقانه یک من
يه استاد داريم اينجوريه
امروز اولين روز سال تحصيلي 81 بود واسم خيلي سخت بود
كه ساعت 8 سر كلاس باشم ، گفتم كلاس ياد استاد ابزار دقيق افتادم كلاسش خيلي باحاله ، آدم اصلا خسته نميشه چون از همه چيز حرف ميزنه جز درس فقط شانس آورديم امتحانش open book .
نمونه اي از كلاس اين استاد محترم:
خوب بچه ها امروز سنسور Hygrometer (رطوبت سنج)رو معرفي ميكنيم.
اصول اين سنسور مانند موي انسان است يعني با تغيير رطوبت ،تغيير طول ميدهد.
گفتم مو ياد يه چيزي افتادم
اون موقع ها قبل از انقلاب هيپي ها موهاشون خيلي بلند بود،البته بعضي هاشون تحصيلكرده بودند و كتاب هم مي خوندند.
من پسرم از بس كتاب خونده چشماش آستيگ مات شده.
شطرنج واسه زندگي انسان خوبه، باعث ميشه آدم قبل از كار هاش يه كم فكر كنه تا تو زندگي كيش و مات نشه.
راستي بچه ها كي توي عيد رفته كيش؟
ـ استاد ما
آره كيش خيلي ساحل قشنگي داره ولي حيف كه رفتن به كيش زياد پول ميخواد.
بچه ها هيچ وقت براي پول كار نكنيد ،براي علاقه و عشقتون كاري رو انجام بدهيد.
پدر عشق بسوزه به هر دانشجويي ميگم چرا درس نخوندي و مشروط (مش شوت)شدي ميگه استاد عاشقم.
دانشجو هم دانشجوهاي قديم،اون موقع دانشجوها كه مثل شما نبودند،خيلي بهتر از كله شون استفاده ميكردند.
آره بچه ها كله پاچه هم غذاي لذيذيه ،مخصوصا براي رشد سلول هاي مغزيه شما خيلي لازمه
(يكي از بچه هاي خر خون كلاس)
ـ استاد ادامه درس رو نميگيد؟
استاد : چرا عزيزم.
بله، يكي از كاربردهاي اين سنسور در هواپيما ميباشد.
آره گفتم هواپيما يادم به حادثه خرم آباد افتاد
(يكي از بچه ها)
ـ استاد ميگن جريان سياسي بوده.
آره ممكنه سياسي بوده باشه ولي سياست هميشه چيز كثيفيه.
اسلام خيلي به نظافت تاكيد كرده شما سعي كنيد كثيف نباشيد و روزي سه بار مسواك بزنيد.
روزي روزگاري سريال قشنگي بود و ...................
(يكي از بچه ها)
ـاستاد خسته نباشيد ساعت يازده و نيمه.
خوب بچه ها هفته ديگه امتحان ميدترم از فصل 1تا فصل n

فقط دعا كنيد كه اين استاد ما وبلاگ نخونه وگرنه «اگر بار گران بوديم و رفتيم» ميشه.
........................................................................................
ياوه امروز:«مستم كن آنچنان كه ندانم ز بيخودي ........ در عرصه خيـــــال كه آمد كدام رفت»
دعاي امروز:«خدايا ..........»(بقيشو تو دلم گفتم)