یاوه های عاشقانه یک من
اگه شما ميفهميديد گوشت هايي كه سلف سرويس دانشگاه شما استفاده مي كرده(در طول دو سال)
همگي دو سال از تاريخ انقضاء شون گذشته و همه اون ها قارچ داشتند و شما هر روز از اين گوشت ها ميل فرموده بوديد چه عكس العملي
نشان ميداديد.(سازمان بازرسي بر مواد غذايي شاخش در اومده بود !!! كه ما هنوز چطور زنده هستيم؟)
1-تمام شيشه هاي سلف را ميشكستيد.
2-وصيت خود را در چهار صفحه A4مينوشتيد .(به فرمت يوني كد عليه رحمه)
3-فردا چهارشنبه در دانشگاه تحصن ميكرديد.(مسخره ترين كاري كه ميشود كرد به نظر خودم چون با صحبت مسئولين سر و ته قضيه به هم مي آيد)
4-خدا را بسيار شكر ميكرديد كه در غذاي شما پودر نظافت يا مرگ موش نبود،گوشت فاسد كه چيزي نيست.
5-بر عليه رئيس دانشگاه شكايت ميكرديد .(كاري كه كسي جراتشو نداره)
6-هر چي بد و بيراه بلد بوديد نثار بچه هاي شوراي صنفي ميكرديد.(با اين نظارتشون خوبه حالا بعد از دو سال فهميدند كه گوشت ها فاسده)
7-خوشحال ميشديد چون بدن شما به گوشت فاسد عادت كرده و در صورت بروز جنگ يا هر بلاياي طبيعي شما هر چيزي را ميتوانيد بخوريد.
8-كار خاصي انجام نميداديد چون شما در ايران زندگي ميكنيد و هر بلايي كه به سرمان مي آيد لطف بالاتري ها است حتي نفس كشيدن!
9-از فردا غذاي خونه رو با خودتون ميبرديد
10-از فردا روزه ميگرفتيد.
11-خيلي ناراحت نميشديد چون سه سال و نيم از اين غذا ميل فرموده ايد يكي دو ترم ديگه فرقي به حال شما نداره.
12-دعا ميكرديد تا 10 سال ديگه كه زبونم لال سرطان روده ميگيريد درمان اين مرض كشف بشه!
و اما چون هميشه كارهاي عاشقانه!
13-ميرفتيد پيش عشقتون(همون كه تركتون كرده) و ميگفتيد ببين عزيزم من با اين غذاي سلف دو روز بيشتر زنده نيستم بيا اين دو روز رو پيش هم باشيم.
14-ميرفتيد پيش عشقتون(همون كه تازگي عاشقش شديد)و ميگفتيد ببين عزيزم من چه قوي هستم كه ميتونم غذاي سلف رو تحمل كنم بيا عاشق هم باشيم.(چه ربطي داشت...خوب حرف هاي عاشق ها هيچ وقت ربطي نداره!!!)
15- ساير دلايل به دليل اينكه احساس ميكنم از غذاي سلف مسموم شدم باشه براي بعد.........
.........................................
ياوه امروز:««از گرسنگي مردن به از غذاي سلف خوردن»»(بابا ما هم شاعر بوديم و نمي دونستيم).
دعاي امروز:«« خدا سلام»»

در ضمن نويسندگان وبلاگ عمومي لطفا از من خبري در وبلاگ عمومي مطرح نكنند