یاوه های عاشقانه یک من
undefined undefined ماه undefined
بالاخره بعد از يك دل درد طولاني
همه زندگي رو بالا آوردم
اونم وسط اتاق
مايع شيري رنگ زندگي اون وسط ريخته
بوش همه جارو برداشته
پر از دونه هاي بد بو و زرد رنگ عشق
و بخار نصيحت هاي ملوكانه خان جون كه ازش بلند ميشه
دهنم گس و تلخ شد
چقدر اين مايع لجزه
پر از ذرات خاكستري تنبلي صبحگاهي
پر از تكه هاي هضم نشده خاطرات
پر از بوي متعفن غصه ديروز و فردا
پر از معجون سياه خودخواهي
اه كه دارم از بوي گند خفه ميشم
باور نميكنم همه اين ها توي معده من بوده
دونه هاي كوچيك سوء تفاهم هاي رمانتيك توي اين مايع لجز شناوره
و بوي آرزوهاي شبانگاهي ازش بلند ميشه
بوي گندي كه صداي همه رو در آورده
ولي چه خوب
خالي شدم
از همه چيز خالي شدم
تنها كاري كه بايد بكنم اينه
كه يه كاميون مايع سفيد كننده توي اتاقم بريزم تا ديگه
اثري از هيچ چيز باقي نمونه
راستي پر نبودن از زندگي چه لذت بخشه
خالي از همه چيز...............