یاوه های عاشقانه یک من
نشانه هاي ايمان من كجاست
در غفلتي شبانه
و يا انديشه اي بين دو خواب و بيداري
و يا در ساق پاي دختركان زيبا روي
خداي من
شايد هم در بستر انديشه هاي خفته اي كه ذكرشان فرداست
و حتي شايد ميان رخوتي از عاشقي و مرگ
و شايد هم....
كجاييد اي نشانه هاي ايمان من
كاش بر پاپيروسي مي نوشتمتان تا هميشگي شويد
اما نيافتمتان
نه در لبخند دروغين رهگذري كه بي هوده راز گل سرخ را نجوا ميكرد
نه در چشمان خسته اي در راه مانده كه به باد دشنام ميداد
و نه در ركوع نماز هاي صبح گاهيم
و نه حتي در چشمان بي پرواي تو
هان
كجاييد اي نشانه هاي ايمان من
ديريست كه منتظرتان هستم
تا بياييد
و مرا
از همه چيز برهانيد
كجاييد اي نشانه هاي دروغين ايمان من.