یاوه های عاشقانه یک من








تودی يک من
مورنينگ که از خواب ويک آپ شدم همش توی ديس فکر بودم دت تودی فور می يه جور ديگه است
شديدا سنس ناسيوناليستی ام فلاور کرده بود
همينطور سنس ادبيات پرشين ام
و البته آدر سنس هايم
واسه بريکفست برد تافتون با چيز تبريزی خوردم به اضافه يه ليوان تی.
سر ميز بريکفست ديس آقای فادر به خاطر پول تلفن لفت لفت نگام ميکرد اما آی که نور به روی خودم نياوردم.
بعدش واسه یه سری شاپینگ به طرف مرکز سیتی گو شدم.
و همینطور توی وی پوتری های مشیری و حافظ می خوندم
الا یا وین فروش پیاله مارا کمپلت کن از شراب اورجینال شیراز
بی یو مهتاب نایتی از اون آلی گذشتم
همه بودی آیز شدم خیره به دنبال یو گشتم
....
بعد هم به چند تا توریست آدرس دادم
ـــ مستقیم یه صد قدم میرید بعد بپیچید به لفت یه صد قدم دیگه که گو کردید در آر یور مقصد.
اما نمی دونم چرا یه لوک عاقل اندر استیوپید به من انداختند
احتمالا لنگوج انگلیسیشون ضعیف بوده
یا شاید مای لهجه من یه کم آلمانی بوده.
به هر حال ناو توی مای شرکت هستم و به عنوان مترجم آبدار خونه مشغول ورک.
روز گودی داشته باشید.
......................................................
امروز به اتفاق حسام عزيز به کلی شيرخوارگاه سر زديم و توافق اوليه ببرای يک قرار (حالا يا سينما يا باغ وحش) بعلاوه ناهار با حدود 50 تا 70 تن از کودکان بی سرپرست بين 6 تا 12 سال گرفته شد. همراهی تمام عزيزان را بصورت حضوری در اين روز خواستاريم. بودن در کنار کودکان و همراهی آنان.....
لطفا برای هماهنگی با احسان کیانفر گل در تماس باشید.