یاوه های عاشقانه یک من
موهاي بلندشو كه ديدم پيش خودم گفتم همونه كه هميشه دنبالش ميگشتم
خود خودشه
پيش خودم گفتم آه خدا چي ميشد اگه مي تونستم موهاشو نوازش كنم
آه چي ميشد اگه ميتونستم توي آغوش بگيرمش
صداشو كه شنيدم پيش خودم گفتم چه صداي آرامش بخشي
چي ميشد اگه شب ها سر شو ميذاشت روي شونه هام و برام حرف ميزد
چي ميشد اگه فقط مال من بود
جرات اينو كه اين حرفهارو به خودش بزنم نداشتم
دلم ميخواست برم جلو و دستاش رو توي دستم بگيرم و توي چشاش زل بزنم و بگم دوست دارم
ميخواستم بگم تو هموني هستي كه خيلي وقته دنبالش ميگشتم
مي خواستم بگم تورو خدا اگه ميشه پيشم بمون
مي خواستم بگم خيلي وقته تو رو زير نظر داشتم
خيلي زودتر از اين ها ميخواستم اين حرفهارو بزنم
اما نمي دونستم چه عكس العملي ممكنه از خودت نشون بدي
...
.....
دلم رو به دريا زدم و تصميم گرفتم همه اين حرفها رو به خودش بزنم
البته به خودش كه نه به صاحب مغازه
واسه همين هم رفتم توي مغازه و همه اين حرفها رو به صاحب اون گيتار فروشي زدم و آخر سر هم گفتم
آقا من عاشق اون گيتارGC 230 ياماها تون هستم ميشه بگيد قيمتش چنده
و البته وقتي قيمتش رو شنيدم عشق از سرم پريد
آخه عشقي كه 720 هزارتومن خرج داشته باشه به درد لاي جرز ديوار ميخوره.

..........................................
با تشكر از عوامل اين برنامه كه ما را در راه اين نقشه شيطاني ياري فرمودند.