یاوه های عاشقانه یک من
مرامتو عشقه عشقي
روي نيمكت توي پارك منتظر نينا نشسته بودم
معمولا دوشنبه ها توي پارك قرار مي گذاشتيم و از اونجا دوتايي مي رفتيم طرف دانشكده.
هوا عالي بود ديروز يه نم بارون اومده بود و توي پارك همه جا بوي بهار ميومد
از اينكه فكر ميكردم يه روزي اينجا خونه امير كبير بوده يه احساس خوب بهم دست ميداد
به ساعتم نگاه كردم
نيم ساعتي زود اومده بودم
معمولا وقتهايي كه توي قيطريه قرار ميگذاشتيم من زودتر اونجا حاضر ميشدم.
يه دفعه ديدم يه آقايي نشست كنارم.
چهره آفتاب سوخته اي داشت با سبيل هاي بلند و صورتي لاغر كه دماغ عقابيش بد جوري توي صورتش زار ميزد
چشمهاي گود افتاده اي كه حسابي سرخ بود انگار كه چند شبانه روز نخوابيده بود
-- دآآآ آش مزاحم پزاحمت كه نيسسيم
نه آقا خواهش ميكنم.
دماغشو با صداي فيني بالا كشيد و گفت:
-- سگ مصب چه سرد شده اين هواي نالوتي.
واسه اينكه چيزي گفته باشم گفتم:
صحيح ميفرماييد.
-- جينگولك چه لفظ قلم صوبت ميكني.
چي فرموديد آقاي محترم
-- هيچي گفتم قناري ماله كودوم باغ اناري
آقاي محترم به نظرم شما زيادي در افكار ناتوراليستي خود غرق شده ايد.
-- افكار مفكار سيخي چنده عشقي دنيا و عرق سگي عباس سه كارده كه با كاهو و ماس بري بالا به سلومتي هر چي مرده.
و البته به گمانم اندكي هم ماترياليست تشريف داريد.
-- شنگولك ماتلياليست نه فقط كاهو و ماس.
-- جون عشقي آي هال ميده اگه بدش يه دود و دميم باشه.
ظاهرا به مقدار بسيار زيادي هم درگير افكار پست توده ها هستيد.
بعد دوباره با صداي فيني دماغشو بالا ميكشه و ميگه
-- عشقي بزار درس حسابي برات بگم زندگي يني چي ....
....
......
........
نينا رو كه از دور ميبينم بلند ميشم و ميرم طرفش و ميگم:
با مرام نميشد زودتر بياي بريم يه كافي شاپي مافي شاپي دو كلوم از عشق و مشق بناليم .
نينا انگار كه جن ديده باشه ميگه حالت خوبه
ميگم:
دمت گرم لوتي ديگه يني هر كي خاس از عشق و مشق صوبت كنه حالش يه جوريه
اي ول مارو باش كه داريم واسه كي قصه ليلي و مجنونمون رو ميناليم
نينا كه حالا يه كم هم ترسيده بود چپ چپ نگاهم كرد و گفت :
ببين من بايد برم آخه ميترسم دير به كلاس برسم
و من دستاشو محكم گرفتم و كشيدمش طرف نيمكتي كه همون نزديكيا بود و گفتم
بيا عشقي ميخوام برات درد دل كنم ميخوام بگم كه زندگي باس چه جوري باشه ..د..د... بيا ..د...
.........
...........
.............
نينا گفت:
بي خيال ميال كلاس ملاس بزن بريم هال و هول
گفتم كجا بريم با مرام
گفت هر جا عشقته عشقي......
...
....
يه دفعه نينا رو ديدم كه داره جلوي صورتم دست تكون ميده و ميگه
چيه تا يه ربع من دير اومدم باز خيالات برت داشته
ميگم
اوه سلام نينا جان چقدر دير كردي
نه خيالات ورم نداشته داشتم به كلاس فلسفه امروز فكر ميكردم
لبخندي ميزنه و ميگه ديگه بهتره راه بيافتيم
و منم لبخندي ميزنم و از روي نيمكت بلند ميشم
البته ميدونيد فقط شما هستيد كه ميدونيد من به كلاس فلسفه امروز فكر نميكردم
نكنه يه وقت به نينا بگوييد.
................................
مي دانيد شديدا با اين مطلب مارمولي ورپريده موافقم.
خوش به حال ملت كه مي تونند برن سبيت گردي والا ما توي
ايران كه يه بيت هم نداريم.



codebase="http://download.macromedia.com/pub/shockwave/cabs/flash/swflash.cab#version=5,0,0,0"
WIDTH=120 HEIGHT=80>



با تشكر از گردون