یاوه های عاشقانه یک من
اوه ماتيلدا
با عشق شروع مي شود و با مرگ پايان
اوه ماتيلدا شايد در چشمانت آرام بگيرم
اوه ماتيلدا
ديش دين ديش دين
اوه ماتيلدا مرا ببخش كه مجبورم قطعه رومانس را با دهان برايت اجرا كنم
مي داني آخر سازم كوك نيست
و اگر راستش را بخواهي فقط براي ست بودن دكور اتاقم آنرا خريده ام
اوه ماتيلدا
چرا شب ها پيشم نيستي
حتي روزها هم نيستي
يا مثلا موقع ناهار
آه ماتيلدا هميشه مي خواستم ازت بپرسم كه چرا هميشه با شلوارك زندگي را ميگذراني
آه ماتيلدا
وقتي كه به من گفتي دوستت دارم نمي دانم چرا دلم قيلي ويلي رفت
آه ماتيلدا تو نمي داني كه چقدر امشب خوشحالم كه با پيژامه در حالي كه پايم را روي ميز انداخنه ام و كيبورد در بغلم است ، وبلاگ مي نويسم
آه ماتيلدا آخر آن خانم لوسه كه دو ماه توي تلفنمون بود با دريافت 94 هزارتومان رفت پي كارش
آه ماتيلدا
روم به ديوار
مي خوام بگم كه
دوستت دارم.
...........................
اولا مايه بسي مباحات است كه دوباره مي تونم توي اين وبلاگ ياوه اي مطلب بنويسم
ثانيا از همه كساني كه دعا كردند ممنونم ايشالا بيام تو عروسي همتون دعا كنم كه مادر زنتون دوستون داشته باشه يا مادر شوهرتون
ثانيا آخ چقدر خوبه آدم يه همسر مهربون و فداكار داشته باشه
ثالثا خودم هم يه دعا كنم واسه خودم: خدايا لطفا 480 ميليون تومن وجه رايج ايران را به اين بنده حقير و سراپا تقصير عطا بفرما لطفا خيلي زود
رابعا احتمالا چون تلفنمون وصل شده زياد زياد بنويسم
راستي شنيديد به عربه ميگن جوك بگو
ميگه هندونه
ميگن چه بي مزه
ميگه خيار شور