یاوه های عاشقانه یک من
مي خوام حالشو بگيرم
ميخوام روشو كم كنم مرتيكه بي پدر و مادر رو
ديگه نمي وام به حرفهاش گوش كنم
دگه هر چي بين ما بود تموم شد
از امروز شدم دشمن شماره يكش
گرچه اون هم هميشه با من خوب نبوده و همش برام دردسر درست ميكرده
يه نشونه هم گذاشتم كه هيچ وقت اين دشمني و جنگ رو فراموش نكنم
ميخوام بهش نشون بدم كه اگه اراده كنم ميتونم روشو كم كنم
براي همين هم من از همينجا با شيطان وجودم اعلام جنگ ميكنم
ميدونم كه سخته و ممكنه بعنوان فرشته وجودم گولشو بخورم اما سعي خودم رو ميكنم
نشونه اش هم ناخن هاي انگشتم
پس شروع ميكنم از امروز اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
به همين زودي يكسال گذشت
جاش حسابي خاليه
من عاشق صداشم
روحش شاد
آقا خدا پدر ومادر اين اجنبي هارو بيامرزه كه اين چيزارو ياد آدم ميدن اونم نيم ساعت قبل از عروسي
حسابي خوش گذشت جاي همتون خالي


آقا خواهش ميكنم اگه ميتونيد به من كمك كنيد
ميشه لطفا بگيد كه من چه جوري برقصم
آخه امشب عروسي داريم اونم دوتا از اون خوب خوباش
ميشه بهم بگيد چه جوري بايد برقصم
كافي بهم بگيد دستامو چه جوري حركت بدم و چند سانتي متر با چه زاويه اي و در چه جهتي و با چه سرعتي
پاهامو همينطور
كمر و قمبل مبارك رو هم اگه لطف كنيد بگيد به چپ بچرخونم يا راست ممنون ميشم
اين بود انشاي يك من كه رقص بلد نيست
لطفا تا 4 ساعت ديگه بهم بگيد..
در ضمن به يك عدد گره زن كراوات با حقوق مكفي نيازمنديم
دارم به اين فكر ميكنم كه اگه آدم رو به خاطر يك سيب ناقابل از بهشت بيرون نكرده بودند
الان من داشتم توي بهشت چيكار ميكردم؟
احتمالا تو بغل يه حوري خوشگل و نرم ولطيف بودم به اسم دختر حاج آقا.
آه.... اي سيب لعنتي.
....................
هر وقت اين آهنگ جديد وبلاگم ( For mama)رو گوش ميدم چشام پر از اشك ميشه.
ممنون از آلوچه خانوم
آقا آدم آي خجالت ميكشه خواب ببينه توي خيابون داره راه ميره و شلوار نپوشيده.
من مطمئنم اگر صادق هدايت آبگوشت دست پخت دختر حاج آقارو خورده بود عمرا كه ديگه
كتاب فوايد گياه خواري رو مي نوشت.

پي نويس:منظورم از آبگوشت همون لازانيا بوده به دو دليل 1- در زمان صادق هدايت لازانيا هنوز اختراع نشده بوده
2- فرهنگستان ادب پارسي به جاي واژه غربي و نامانوس لازانيا ،كلمه آبگوشت فرنگي رو انتخاب كرده.
در حالي كه به سمت آشپزخونه مي دويد ، ميگفت سوختم لامصب
اون موقع بود كه تازه فهميدم سنسور تندي سنج زبون من از كار افتاده .

............................
به قول جين جين عليه الرحمه من زن نيستم ولي زن هارو دوست دارم.
تا حالا ديديد که يه پسر 24 ساله که يه کت سفيد پو شيده و دست دوست دخترش رو در حالي که یه شلوار برمودا (شلوار آستين کوتاه) پوشيده داره جلوی يه دونه از اِين بنزهای نیروی انتظامی مي بوسه
و وقتی یارو عين انسان های اولیه به اون پسر 24 ساله حمله ميکنه تا دستگِرش کنه و نمي دونم چي چيه ناب محمدی رو از دست نمي دونم چي چيه جهانخوار نجات بده
اون پسر خيلی مودبانه میگه عذرمیخوام جناب سرکار اما باید به استحضارتون برسونم که من دوست دارم
دوست دخترمو هر جا که خواستم ببوسم
و اصلا به جنابعالي مربوط نیست
در ضمن ما در یک کشور کاملا آزاد زندگي ميکنیم و طبق گفته مقام معظم رياست جمهوری اين کار از حقوق مدنی ما مي باشد
و اون آقا پليسه با شنیدن اسم رییس جمهور حسابي میترسه و پیش خودش میگه الانه که رییس جمهور دستور بده گوشمو ببرند و زود از اون آقا پسره معذرت می خواد و ميره پی کارش.
خوب چيه مگه منم تا حالا نديدم.
ما در كوزه و آب گرد جهان مي چرخد
_ كات !!!
ببخشيد ميشه يه كاميون ده چرخ بياد از روي من رد بشه؟
البته بعد پول خونمو بده به بابام كه حداقل اينجوري يه فايده اي داشته باشم.
فكر كنم امشب توي مريخ عروسي بود بس كه آتيش بازي راه انداخته بودند توي فضا
به آقاي پدر ميگم ببين ديگه مريخي ها هم زن گرفتند و من هنوز بدون دختر حاج آقا هستم
آقاي پدر ميگه از كجا فهميدي مريخي ها زن گرفتند
ميگم از اونجايي كه آتيش بازي راه انداختند توي كهكشان
آقاي پدر ميگه نه خودمونيم آخه واسه كسي كه فرق آتيش بازي و شهاب سنگ رو نفهمه زن ميگيرند؟


خدايا لطف كنيد و تا هفته ديگر يك عدد پژوي 206 نصيب ما بگردانيد
خداي محترم يادآور ميشوم كه اينجانب اصلا بنده پر توقعي نمي باشم
باور بفرماييد از بس كه سوار هر تاكسي شدم نوار ديونه ديونه را گذاشته بود به استجابت اين دعا محتاج گرديده ام.
با احترامات فائقه
يكي از صد هزار بيليارد بنده تو
آقا اين كتاب باحاله رو ديديد چاپ شده همون كه اسمش هست وبلاگستان شهر شيشه اي
حتما بخريدش و اول از همه هم صفحه 292 رو بخونيد ما كه كلي خوشحال شديم ديديم اين كتاب وبلاگستان بالاخره چاپ شد
..................................
الان هم ميخواستم به چندتا از مزاياي بي شمار همسر تپل مپل اشاره كنم ولي بدليل اينكه
قراره برم واسه صبحونه نون و كباب بگيرم واسه خانوم بچه ها نمي تونم به اين مزايا اشاره كنم
وقتي برگشتم حتما مينويسم.
شاد باشيد و تپل
........................
در ضمن ديشب ماتيلدا يك كاميون هديه به من داد و مرا شديدا تحت تاثير قرار دادند از حسن انتخابشان.
بهش ميگم موش كه ترس نداره
تاره زياد هم كثيف نيست
اصلا من خودم هفته اي يك بار شكم موش رو باز ميكنم تا ببينم توش چيه
اصلا بدون موش نميشه زندگي كرد
يه دفعه از سر جاش بلند ميشه و ميگه جاي من ديگه اينجا نيست ، من نمي تونم پيش يه آدم به اين كثيفي زندگي كنم
و همينطور كه اين حرفهارو ميگه از در خونه خارج ميشه
وقتي ميره به خودم لعنت ميفرستم كه چرا اينقدر پارسي رو پاس داشتم ،ميمردم يك كلمه بگم منظورم همون ماوسه.(همون كه دستتون الان روشه)
سئوال:سرعت جاذبه زمين چند متر مكعب است؟
جواب: 76 كيلوگرم
سئوال:چرا در نواحي گرمسير موزامبيك نيتروژن مايع ارزونه؟
جواب: زيرا به دليل حفظ ارزشهاي اخلاقي
سئوال: چرا اين مدت من همه مطلب هايم عاشقانه است؟
جواب:syntax error بوق بوق بوق.....
به دختر حاج آقا ميگم ايز ايت مي يو آر لوكينگ فور
ميگه: با اجازه بزرگترها بـــله.
ميگم بپر توي بغلم.
دلمان تنگ است
چونان دلمان براي آغوش گرم دختر حاج آقا تنگ گرديده است كه زان خاطر
32 نماز ميت ،14 دعاي ميثم تمار، 8 نماز غفيله، 6 ختم انعام و 4 بار روخواني از روي رساله مراجع تقليد نذر نموده ايم
تا زودتر به آغوش گرم ايشان مستفيض گرديم.