یاوه های عاشقانه یک من
از پشت كامپيوتر كه بلند ميشم ماتيلدا ميگه جريمه اينكه بچه امون رو ديلت كردي اينه كه بايد ظرف ها رو بشوري
من ميگم:آخه همش تقصيره اين نورتن آنتي ويروسه ، چون اسمه بچه امون شبيه اسم اون ويروسه بود وقتي خواستم ميلش كنم خونه عموش اينا با ويروس اشتباه گرفتش و ديلتش كرد.
ماتيلدا ميگه: من اين چيزا حاليم نيست اين دوتا قرص رو بخور و برو ظرف هارو بشور.
من ميگم: تو رو خدا ميشه ديگه از اين قرص هاي زن ذليلي به من ندي ، بدجوري معده ام رو مي ريزه به هم.
قرص هارو كه مي خورم ميرم و سوار ماشين ظرف شويي ميشم و شروع ميكنم به ركاب زدن و پيش خودم فكر ميكنم آه خدا يعني ميشه يه روزي بياد كه زن ها حكومت نكنند.
توي همين فكرها هستم كه ماتيلدا ازم مي پرسه ساعت چنده و من ميگم بيست و هفت و چهار كواتر و سي دو ماينس پلاس .
اونم در حالي كه سوار فضا پيماش ميشه ميگه بايد عجله كنم سه هزار سال نوري ديگه توي كره پلاتونوس عروسي عمه ام است تا من ميرم عروسي و بر ميگردم تو ظرف هارو بشور.

مرقوم گشت به سنه نهصد ميليون قبل از ميلاد هجري خورشيدي .