یاوه های عاشقانه یک من
كاش يه زنبور نر بودم ديگه نميخواست اصلا كار كنم فقط ميخوردم وميخوابيدم
بعدش هم زنبورهاي ماده توي فصل پائيز از كندو مي انداختنم بيرون تا بميرم
حالا فقط از كندو مي اندازنم بيرون و از خوردن و خوابيدن هم خبري نيست.