یاوه های عاشقانه یک من
خدا من قول بدم آدم بشم تو هم قول ميدي كارامو تو پاتخت رديف كني .
خيلي با مرامي لوطي.
و خدا sms را آفريد تا حوصله كسي در ادارات دولتي سر نرود چه ارباب رجوع و چه كارمندان.
وقتي منو با اون دختر موبور سفيد كه شلوار تا زير زانو پوشيده بود ديد،
گفتم عزيزم منطقي با قضيه برخورد كن، كسي كه تلويزيون داره نبايد سينما بره !!!
تق تق تق !!!
حاجي در باغه شهادت رو باز كن.
تصحيح ميكنم زندگي سيخ بلند و داغي است كه گاهي بيشتر از تحمل به ماتحت من فشار مي آورد.
زندگي سيخ بلندي است كه گاهي اوقات بيشتر از تحمل به ماتحت آدم فشار مي آورد.
غول چراغ جادو ازش پرسيد چي ميخواي
گفت فقط يه روم ياهو كه سكسي باشه و من تنها پسر روم باشم با 39 تا دختر ديگه اونجا.
غول چراغ جادو گفت منم ميخوام.
حقيقتش تو اين خراب شده اي كه من كار ميكنم مصرف چايي مهندساش رفته بالا و من آبدارچي حسابي كارم در اومده
يكي نيست بگه لامصبا يه وقت جيش ميكنيد تو خودتون من آبدارچي هم آخه يه پهناي باند محدود دارم.
همه اينا يه طرف نق هاي سكينه هم همون طرف شيطونه ميگه با همين سماور آبدارخونه خودمو خلاص كنم.
اينو كه خوندم ياد اين فكاهي ها افتادم كه زيرش نوشته بدون شرح اما فرقش اين بود كه به جاي خنده بايد گريه كرد.
خدايا لطفا اگه ميشه يه چهارصد ميليون تومني زودتر نصيب ما بگردان ، تا اسكناس هاي ما از اين زشت تر نشده است.
نه تورو خدا نزن
بهت التماس ميكنم ، آه خدا به دادم برسيد
يكي منو نجات بده آخ غلط كردم ديگه تكرار نميشه باور كن منو ببخش يواش تر بزن حداقل تورو ارواح عمه ات يواش تر بزن تورو خدا بسه ديگه اصلا نزن نزن ديگه د نزن ديگه مگه به تو نيستم كه ميگم نزن
عزيزم لطفا ديگه اينقده سر من نق نزن صد بار گفتم اون دختره كه ديدي سوار كرده بودم دختر خاله ام بود كه تازه از بوركينوفاسو برگشته.
اي يگانه ترين يار آن شراب مگر چند ساله بود.

- تازه رفته بود كلاس اول.
هيچ چيز به اندازه بوي بهار نارنج هاي حافظيه توي يه يه روز باروني بهاري لذت بخش نيست، جاي همتون خالي.
آقا من نمي دونم چرا غذا ميخورم شكمم بزرگ ميشه ، آب ميخورم شكمم بزرگ ميشه، فكر ميكنم شكمم بزرگ ميشه، عصباني ميشم شكمم بزرگ ميشه ، PH متر كارخونه جواب نميده شكمم بزرگ ميشه، حرف هاي رمانتيك ميزنم شكمم بزرگ ميشه، ميخوابم شكمم بزرگ ميشه، وبلاگ مينويسم شكمم بزرگ ميشه، گلاب به روتون ميرم پيش باجناقم(هم ريشم) شكمم بزرگ ميشه؟حقيقتش ديگه بفهمي نفهمي يه كم خجالت كشيدم بس كه توي عيد هر جا رفتم مهموني اول به شكمم نگاه كردند كم مونده ديگه بگن خاله چند ماهه داري خاله چرا نمي زايي تصميم كبري گرفتم فردا صبح ساعت 6 برم پارك بدوم .اونايي كه پايه هستن بيان.
كلاازعصرتاحالادارمبهاينفكرميكنمكهاگهاينكليدگندههنبودچقدرخوندنفار
سيسختميشد.
ترجمه:كلا دارم از عصر تا حالا فكر ميكنم اگه اين كليد گنده(SPACE) نبود چقدر خوندن فارسي سخت ميشد.
تا شقايق هست سراغ فاطي نبايد رفت.

سهراب مامان ممد اينا
احمدك ميگفت: هواي بهاري شيراز و بوي بهار نارنج هاش باعث شدكه برم توي خيابون دنبال يه جنس لطيف بگردم و شماره بهش بدم، اما از اونجايي كه ميخواستم طرف خيلي آروم باشه ،كم حرف بزنه، وفادار باشه، وقتي بهش گفتم بيا سكس چيزي نگه، غرغرو نباشه، پدر ومادرش باهاش كاري نداشته باشن، خوش تيپ باشه، لاغر باشه،
نخواد چيزي براش بخرم، شلوار برمودا پوشيده باشه ; رفتم و به يه دونه مانكن كه در يه مغازه توي مركز خريد بود شماره دادم، اما از شانس بدم شمارمو نگرفت .