یاوه های عاشقانه یک من
دارم فكر ميكنم يه مملكت چقدر ميتونه تخمي باشه كه رئيس مجلس و هيات همراهش به خاطر دست ندادن با يك زن و يا اينكه چند گيلاس مشروب سر ميز است مضحكه جهانيان ميشوند و حتي آنها را به حضور نمي پذيرند
آخر عقل هم خوب چيزي است
لا اقل يك كلاه شرعي سرش ميگذاشتيد شماها كه استاديد
از نزول بانك ها كه بدتر نيست كه اسمش را گذاشته ايد بانكداري اسلامي
مثلا تصور ميكرديد كه دكتر هستيد(اين روزها هر ننه قمري را دكتر مينامند ميتوانيد به تبليغات انتخابات رجوع كنيد)در اين صورت هم دست دادن اشكالي نداشت هم نزديكي با مقداري الكل
اين دو چيز بي ارزش را فداي منافع ملت بيچاره اي نميكرديد كه به شماها راي داده اند تا از منافعشان دفاع كنيد