این روزها چه زود میگذره
سفر دومم به سرزمین بیگلی بیگلی ها و ایرانگردی و کار جدید
لطف اونی که هیچی ازم نمیخواد و منم مدام نا امیدش میکنم
یه عالمه کاغذ روی میزم که باید یا جمع بزنم یا تقسیم یا واردش کنم توی این لپ تاپ فسقلی
زندگی هایی که تموم میشه و آدمایی که واسش گریه میکنند
شکمی که روز به روز بزرگتر و بزرگتر میشه
و ...