یاوه های عاشقانه یک من
undefined undefined ماه undefined
از جمله سرگرمي هاي من اينه كه وقتي دارم توي خيابون راه ميرم تصور ميكنم مردم لخت هستند
چه زن و چه مرد
كلي هم براي خودم تجزيه و تحليل ميكنم كه الان شكم فلاني اينجوريه
كمر فلاني چقدر پشمالوه و از اين جور چيزا
اما باور كنيد هر كس ديگه اي هم كه جاي من بود وقتي يه آقاي پير ازش ساعت ميپرسه ميزد زير خنده
آخه نميدونيد چه اندام چروكيده اي داشت.
چه زن و چه مرد
كلي هم براي خودم تجزيه و تحليل ميكنم كه الان شكم فلاني اينجوريه
كمر فلاني چقدر پشمالوه و از اين جور چيزا
اما باور كنيد هر كس ديگه اي هم كه جاي من بود وقتي يه آقاي پير ازش ساعت ميپرسه ميزد زير خنده
آخه نميدونيد چه اندام چروكيده اي داشت.
undefined undefined ماه undefined
از پشت كامپيوتر كه بلند ميشم ماتيلدا ميگه جريمه اينكه بچه امون رو ديلت كردي اينه كه بايد ظرف ها رو بشوري
من ميگم:آخه همش تقصيره اين نورتن آنتي ويروسه ، چون اسمه بچه امون شبيه اسم اون ويروسه بود وقتي خواستم ميلش كنم خونه عموش اينا با ويروس اشتباه گرفتش و ديلتش كرد.
ماتيلدا ميگه: من اين چيزا حاليم نيست اين دوتا قرص رو بخور و برو ظرف هارو بشور.
من ميگم: تو رو خدا ميشه ديگه از اين قرص هاي زن ذليلي به من ندي ، بدجوري معده ام رو مي ريزه به هم.
قرص هارو كه مي خورم ميرم و سوار ماشين ظرف شويي ميشم و شروع ميكنم به ركاب زدن و پيش خودم فكر ميكنم آه خدا يعني ميشه يه روزي بياد كه زن ها حكومت نكنند.
توي همين فكرها هستم كه ماتيلدا ازم مي پرسه ساعت چنده و من ميگم بيست و هفت و چهار كواتر و سي دو ماينس پلاس .
اونم در حالي كه سوار فضا پيماش ميشه ميگه بايد عجله كنم سه هزار سال نوري ديگه توي كره پلاتونوس عروسي عمه ام است تا من ميرم عروسي و بر ميگردم تو ظرف هارو بشور.
مرقوم گشت به سنه نهصد ميليون قبل از ميلاد هجري خورشيدي .
من ميگم:آخه همش تقصيره اين نورتن آنتي ويروسه ، چون اسمه بچه امون شبيه اسم اون ويروسه بود وقتي خواستم ميلش كنم خونه عموش اينا با ويروس اشتباه گرفتش و ديلتش كرد.
ماتيلدا ميگه: من اين چيزا حاليم نيست اين دوتا قرص رو بخور و برو ظرف هارو بشور.
من ميگم: تو رو خدا ميشه ديگه از اين قرص هاي زن ذليلي به من ندي ، بدجوري معده ام رو مي ريزه به هم.
قرص هارو كه مي خورم ميرم و سوار ماشين ظرف شويي ميشم و شروع ميكنم به ركاب زدن و پيش خودم فكر ميكنم آه خدا يعني ميشه يه روزي بياد كه زن ها حكومت نكنند.
توي همين فكرها هستم كه ماتيلدا ازم مي پرسه ساعت چنده و من ميگم بيست و هفت و چهار كواتر و سي دو ماينس پلاس .
اونم در حالي كه سوار فضا پيماش ميشه ميگه بايد عجله كنم سه هزار سال نوري ديگه توي كره پلاتونوس عروسي عمه ام است تا من ميرم عروسي و بر ميگردم تو ظرف هارو بشور.
مرقوم گشت به سنه نهصد ميليون قبل از ميلاد هجري خورشيدي .
undefined undefined ماه undefined
ww
خودمونيم اصلا به من مياد دايي اين فسقلي شيرين و شيطون و باهوش و موسيقي دوست و رقاص و ماست رو سر بابا ريز و مامان ذله كن و با مزه و دايي دوست باشم.
راستي اسمش پارسا است.
undefined undefined ماه undefined
كاش بارون بياد
نه براي اينكه:
فكر را ، خاطره را ، زير باران بايد برد .
با همه مردم شهر ، زير باران بايد رفت .
دوست را ، زير باران بايد ديد.
عشق را، زير باران بايد جست .
زير باران بايد با زن خوابيد .
زير باران بايد بازي كرد .
زير باران بايد چيز نوشت ، حرف زد . نيلوفر كاشت.
بلكه براي اينكه:
من يه باروني خريدم و ميخوام امتحانش كنم
آخه من بايد حتما باروني 3500 تومني ام را امتحان كنم تا مطمئن شوم فروشنده سرم كلاه نگذاشته.
نه براي اينكه:
فكر را ، خاطره را ، زير باران بايد برد .
با همه مردم شهر ، زير باران بايد رفت .
دوست را ، زير باران بايد ديد.
عشق را، زير باران بايد جست .
زير باران بايد با زن خوابيد .
زير باران بايد بازي كرد .
زير باران بايد چيز نوشت ، حرف زد . نيلوفر كاشت.
بلكه براي اينكه:
من يه باروني خريدم و ميخوام امتحانش كنم
آخه من بايد حتما باروني 3500 تومني ام را امتحان كنم تا مطمئن شوم فروشنده سرم كلاه نگذاشته.
undefined undefined ماه undefined
انگار داري له ميشي
همه دنيا برات يه جور ديگه است
دوست داري زود راحت شي
دوست داري از اون جايي كه هستي زود بري
جلوي چشات يه پرده تاريك وجود داره كه هيچ جارو نمي توني ببيني
وقتي كه جيش داري و نشستي وبلاگ مينويسي
همه دنيا برات يه جور ديگه است
دوست داري زود راحت شي
دوست داري از اون جايي كه هستي زود بري
جلوي چشات يه پرده تاريك وجود داره كه هيچ جارو نمي توني ببيني
وقتي كه جيش داري و نشستي وبلاگ مينويسي
undefined undefined ماه undefined
اولش که آدم یه قدرت بی نهایت بدست میاره نمیدونه چیکار کنه
یه چیزی دارم تو مایه های غول چراغ جادو
اما منی که صبح تا شب همیشه فکر میکردم اگه غول چراغ جادو رو بدست بیارم هزار تا کار باهاش میکنم اما حالا موندم که چیکار کنم
خوب که فکر کردم بی خیال مادیات شدم
اما توی معنویات هم بین اطلاع از آینده علم وجادگری گیر کردم
تازه راز بارون وپیروزی در جنگ رو هم میدونم
حتی خیلی کارای بدتر رو هم میتونم انجام بدم
میدونید این از اسرار سومریانه باستانه
جایی که نسل بشر ازش بوجود اومده
امشب اولین مراسم رو انجام میدم ببینم زنده میمونم یا نه !
یه چیزی دارم تو مایه های غول چراغ جادو
اما منی که صبح تا شب همیشه فکر میکردم اگه غول چراغ جادو رو بدست بیارم هزار تا کار باهاش میکنم اما حالا موندم که چیکار کنم
خوب که فکر کردم بی خیال مادیات شدم
اما توی معنویات هم بین اطلاع از آینده علم وجادگری گیر کردم
تازه راز بارون وپیروزی در جنگ رو هم میدونم
حتی خیلی کارای بدتر رو هم میتونم انجام بدم
میدونید این از اسرار سومریانه باستانه
جایی که نسل بشر ازش بوجود اومده
امشب اولین مراسم رو انجام میدم ببینم زنده میمونم یا نه !
undefined undefined ماه undefined
فعلا که شیراز داره سیل میاد و تلفن ما به همین خاطر قطعه
در ضمن من هم که سرگرم کشتن جرج دبلیو بوش هستم.
در ضمن من هم که سرگرم کشتن جرج دبلیو بوش هستم.
undefined undefined ماه undefined
تو هم با من نبودي مثل من با من و حتي مثل تن با من
تو هم با من نبودي آنكه مي پنداشتم بايد هوا باشد
و يا حتي گمان ميكردم اين تو بايد از خيل خبر چينان جدا باشد
...
ساده دل بودم كه ميپنداشتم دستان نا اهل تو بايد مثل هر عاشق رها باشد
ـ كات
ـآقا اگه يه بار ديگه رفتيم و وسط كار به دليل اينكه توي دوربين نگاه ميكني و ميخندي كات دادم از سر صحنه مي اندازمت بيرون.مثلا قراره وسطش گريه كني.
3-2-1 نور صدا دوربين ،حركت.
تو هم با من نبودي آنكه مي پنداشتم بايد هوا باشد
و يا حتي گمان ميكردم اين تو بايد از خيل خبر چينان جدا باشد
...
ساده دل بودم كه ميپنداشتم دستان نا اهل تو بايد مثل هر عاشق رها باشد
ـ كات
ـآقا اگه يه بار ديگه رفتيم و وسط كار به دليل اينكه توي دوربين نگاه ميكني و ميخندي كات دادم از سر صحنه مي اندازمت بيرون.مثلا قراره وسطش گريه كني.
3-2-1 نور صدا دوربين ،حركت.
undefined undefined ماه undefined
فرشته اي كه نگهبان در ورودي بهشت بود توي بلندگو گفت:
خانم ها و آقايان بمي با پوزش از اينكه مامور زلزله امون دستخط خدا رو بد خونده و به جاي اينكه دستگاه رو بزاره روي سه ريشتر گذاشته روي 6 ريشتر و باعث شده همه شما با زن و بچه و فك و فاميل بيايد اينجا ميتونيد همگي به قسمت فرست كلاس بهشت تشريف ببريد در ضمن همگي دو تا حوري بيشتر از بقيه به اضافه نون اضافه داريد.
خانم ها و آقايان بمي با پوزش از اينكه مامور زلزله امون دستخط خدا رو بد خونده و به جاي اينكه دستگاه رو بزاره روي سه ريشتر گذاشته روي 6 ريشتر و باعث شده همه شما با زن و بچه و فك و فاميل بيايد اينجا ميتونيد همگي به قسمت فرست كلاس بهشت تشريف ببريد در ضمن همگي دو تا حوري بيشتر از بقيه به اضافه نون اضافه داريد.
يه وقت گول نجات دهنده رو نخوريد
مثلا شب خوابيديد صبح بيدار شديد ديديد مسيح اومده يا مهدي ظهور كرده گولشو نخوريد
حتي اگه يه چيزي توي وجودتون گفت كه اون مسيحه يا مهدي
آخه اينجا نوشته كه با پيشرفت تكنولوژي ميتونند يه كاري كنند كه مسيح از آسمان ظهور كنه و يه چيزي توي فكرمون به ما بگه كه اون واقعا مسيحه(به بوسيله فركانس هاي پائيني كه روي مغز اثر داره و از طريق ماهواره هنگام ظهور مسيح به زمين فرستاده ميشه)
بعد اون مسيح يا مهدي يا هر نجات دهنده ديگه ميگه كه بشريت تا حالا خيلي اشتباه كرده و حكومت ها بايد از بين بروند و مردم همه دنيا زير يك حكومت باشند .
دارم فكر ميكنم اگه يه روز مسيح يا مهدي واقعي ظهور كنند ممكنه من بهشون بگم بريد پي كارتون نرم افزاري ها.
مثلا شب خوابيديد صبح بيدار شديد ديديد مسيح اومده يا مهدي ظهور كرده گولشو نخوريد
حتي اگه يه چيزي توي وجودتون گفت كه اون مسيحه يا مهدي
آخه اينجا نوشته كه با پيشرفت تكنولوژي ميتونند يه كاري كنند كه مسيح از آسمان ظهور كنه و يه چيزي توي فكرمون به ما بگه كه اون واقعا مسيحه(به بوسيله فركانس هاي پائيني كه روي مغز اثر داره و از طريق ماهواره هنگام ظهور مسيح به زمين فرستاده ميشه)
بعد اون مسيح يا مهدي يا هر نجات دهنده ديگه ميگه كه بشريت تا حالا خيلي اشتباه كرده و حكومت ها بايد از بين بروند و مردم همه دنيا زير يك حكومت باشند .
دارم فكر ميكنم اگه يه روز مسيح يا مهدي واقعي ظهور كنند ممكنه من بهشون بگم بريد پي كارتون نرم افزاري ها.
آرشیو
دسامبر 2001مارس 2002
آوریل 2002
مهٔ 2002
ژوئن 2002
ژوئیهٔ 2002
اوت 2002
سپتامبر 2002
اکتبر 2002
نوامبر 2002
دسامبر 2002
ژانویهٔ 2003
فوریهٔ 2003
مارس 2003
آوریل 2003
مهٔ 2003
ژوئن 2003
ژوئیهٔ 2003
اوت 2003
سپتامبر 2003
اکتبر 2003
نوامبر 2003
دسامبر 2003
ژانویهٔ 2004
فوریهٔ 2004
مارس 2004
آوریل 2004
مهٔ 2004
ژوئن 2004
ژوئیهٔ 2004
اوت 2004
سپتامبر 2004
اکتبر 2004
نوامبر 2004
دسامبر 2004
ژانویهٔ 2005
فوریهٔ 2005
مارس 2005
آوریل 2005
مهٔ 2005
ژوئن 2005
ژوئیهٔ 2005
سپتامبر 2005
اکتبر 2005
نوامبر 2005
دسامبر 2005
فوریهٔ 2006
مارس 2006
آوریل 2006
مهٔ 2006
اوت 2006
اکتبر 2006
ژوئن 2007
ژوئیهٔ 2007
سپتامبر 2007
اکتبر 2007
دسامبر 2007
ژانویهٔ 2008
فوریهٔ 2008
مارس 2008
آوریل 2008
مهٔ 2008
ژوئن 2008
ژوئیهٔ 2008
اوت 2008
نوامبر 2008
ژانویهٔ 2009
فوریهٔ 2009
مارس 2009
مهٔ 2009
ژوئن 2009
دسامبر 2009
ژانویهٔ 2010
فوریهٔ 2010
مارس 2010
آوریل 2010
ژوئن 2010
دسامبر 2010
ژانویهٔ 2011
ژوئن 2011
اکتبر 2011
نوامبر 2011
دسامبر 2011
ژانویهٔ 2012
مارس 2012
نوامبر 2013
غیره
]!0622!0628!06CC]!0646!0627!0631!0646!062C!06CC]!0622!0628!06CC^20!062A!06CC!0631!0647],](](]]]black],]3]1]2]3]1]1]3]1]1]3]1]1],](](]^23CCC])])]!06CC!0627!0648!0647^20!0647!0627!06CC^20!0639!0627!0634!0642!0627!0646!0647^20!06CC!06A9^20!0645!0646]],](],](](]!0633!06CC!0627!0647](](](]^23666](](](]^23333](],](](]75]20],](](]^23F6F6F6])])]black]1.5]15],](](]^23999])])]black]^23CCC])])]^23666]30]black]black],](](]^23333](],](]^23333]^23039]^2306C],](](]^23CCC])])],](](]^23EEE])])],](](]^23CCC])])],](]black]^23666]15]3]25]20]black],](](],](],](](](],]black](](](],](](](],]black](](](](](],]^23333](](](](](],]^2336F]^23333](],](]!0646!0648!0634!062A!0647^20!0634!062F!0647^20!062F!0631^20^21!0632!0645!0627!0646^20!062A!0648!0633!0637^20^21!0646!0648!06CC!0633.]20],](](]black])])]^23CCC])])]^23666]30]black]black],](](]^23333](],](]^23333]^23039]^2306C]!062A!0645!0627!0633^20!0647!0627]]]!062E!0627!0646!0647]^24HOME]!0635!0641!062D!0647!200C^20!0627!0635!0644!06CC]!0627!064A!0645!064A!0644]^24EMAIL]]RSS]^24RSS]RSS^20Feed]!0622!0631!0634!06CC!0648]]]^24ARCHIVE]^20]]!062F!0648!0633!062A!0627!0646]]]Horm])blog.horm.org]Hallucinations^20Of^20Reabsorbed^20Mind]!063A!06CC!0631!0647]]]^3Cimg^20src^3D^22)psyc.horm.org/barimg/bar_psycho.png^22^20width^3D^2280^22^20height^3D^2215^22^20alt^3D^22PsycHo^3A^20Free^20Template^20Generator^22^20style^3D^22border^3A^200px^20solid^20black^22^20/^3E]^24PSYCHO]!0633!0627!06CC!06A9!0648^3A^20!0642!0627!0644!0628^20!0633!0627!0632^20!0622!0632!0627!062F]^3Cimg^20src^3D^22)psyc.horm.org/barimg/bar_firefox.png^22^20width^3D^2280^22^20height^3D^2215^22^20alt^3D^22Get^20FireFox^21^22^20style^3D^22border^3A^200px^20solid^20black^22^20/^3E])www.mozilla.org/products/firefox/]Get^20Firefox^21]^3Cimg^20src^3D^22)psyc.horm.org/barimg/bar_xhtml.png^22^20width^3D^2280^22^20height^3D^2215^22^20alt^3D^22XHTML^20Validator^22^20style^3D^22border^3A^200px^20solid^20black^22^20/^3E])validator.w3.org/check/referer]XHTML^20Validator^26^2361470^3BPsycHo}){kind=small}
